تاریخ انتشار: یکشنبه, 21 تیر 1394 ساعت 10:00

معامله دبه حين مذاكرات! (طنز)

شهرام شهيدي در روزنامه اعتماد نوشت:

- الو وين؟ هتل كوبورگ؟

- يس. كن‌اي هلپ يو؟

- شما اين همه جلسه تو هتل برگزار شد فارسي ياد نگرفتي؟

- به. شما ايراني هست؟ اوكي اوكي. خيلي هم خوب. فارسي ايز اوكي. مستر ظريف هست خوب مرد.

- حالا وصل كن به اتاق دكتر.

- ايشان در اتاق جلسات هست. خيلي خيلي وقت. خيلي خيلي طولاني.

- قربون اون زبونت وصل كن به خانم موگريني ببينم.

- اوكي.

بيب بيب بيب بيب

- هالووو...

- به به سلام بانو موگريني.

- شما از ايران زنگ زد؟ من ديگر تهديد نكرد يك ايراني. پراميس فور اور. قول. فيس بوك من حمله نكن لطفا.

- نفرماييد. من به صفحه‌هاي مجازي شما چه كار دارم؟ دبه فروش هستم. ديدم شما و دوستان‌تان در ١+٥ خوب دبه مي‌كنيد و ايراني جماعت هم جنس خارجي خوب مي‌خرد گفتم با شما لابي كنم دبه‌هاي توليدي‌تان را وارد كنم ايران. هم شما دبه كرده‌ايد هم يك پولي گير ما بيايد.

- گراسياس سينيور... اوه واتس يور نـيم؟

- شيطان هستم مادام. موسيو شيطان. فعلا ساكن تهران.

- اووووووووو... موسيو شيطان من ترسيد كيلي كيلي. شما يانكي هست؟ از تيم مستر كري؟ شما زنگ بزن به اتاق نامبر ٢٠٤.

- مادام قطع نكن با آنها كه نميشه مذاكره كرد. من فقط دنبال دبه هستم. امريكايي‌ها خوب دبه مي‌كنند اما پاي معامله نميان. شما واسطه شو اين وسط يك دوزار گير ما بياد.

- شما راست گفت. من كيلي كيلي كار داشت در رم. در بروكسل. هي اينها كش داد مذاكره را. باراك يك چيز گفت. بايدن يك چيز. جان هم يك چيز ديگه.

- ميگم مادام اگر جاي وين تو بغداد يا كابل جلسه ميگذاشتن زودتر به نتيجه نمي‌رسيد؟ وين خوش آب و هوا و ييلاقي. آدم بدش نمياد هي كش بده حرفا رو. الو. الو... چرا قطع كرد؟

750 نمایش

نظر دادن