تاریخ انتشار: شنبه, 14 آذر 1394 ساعت 12:11

دفاع غرویان از یادداشت پرحاشیه زیباکلام

صادق زیباکلام چند روز قبل طی یادداشتی در روزنامه قانون، هشدار داد که نباید موضوع عاشورا و اربعین را ایرانیزه کنیم؛ چراکه ممکن است موجب برداشت‌های نژادپرستانه و همچنین به حاشیه راندن جایگاه حج در بین شیعیان شود.

پس از آن بود که انتقادات و حملات گاه شدیداللحنی علیه نویسنده و منتشرکننده این یادداشت از سوی برخی رسانه‌های جریان سیاسی مقابل مطرح شد. حالا یادداشت دیگری از سوی آیت‌الله محسن غرویان - استاد حوزه و دانشگاه - در «روزنامه قانون» منتشر شده که با ادبیاتی دیگر، برخی از تذکرهای زیباکلام را به‌جا و درست می‌داند و تأکید می‌کند که نباید اجازه داد تا از مقایسه بین اجتماع اربعین و اجتماع حج سوءاستفاده شود و برخی علیه ما بگویند که ایرانیان قصد کمرنگ کردن حج و نا‌چیز نشان دادن اجتماع حجاج را دارند.

به گزارش ایسنا زیباکلام در بخشی از یادداشت خود نوشته بود: «نمی‌دانم اصرار بر ایرانی نشان دادن و ایرانی کردن محرم و عاشورا و پیوند زدن آن با تشیع چقدر از نظر تاریخی درست است. جدای از آنکه چنین پیوندی از نظر تاریخی محل اشکال است و از منظر افزایش اختلاف میان شیعه و سنی هم عمل درستی نیست. مشکل «ایرانیزه» کردن محرم و عاشورا به کنار، چند سالی است که شاهد به‌راه افتادن سنت رفتن پیاده به کربلا در اربعین شده‌ایم؛ سنتی که صداوسیمای‌ ما هم اصرار و تبلیغات زیادی برای آن به‌راه انداخته‌اند و تلاش می‌شود تا هرچه بیشتر بر تعداد زوار اربعین افزوده شود. امسال البته دو عامل حادثه تلخ و اسفبار منا و تهدید احتمالی حملات داعش بعد از حوادث پاریس بر شور رفتن پیاده برای اربعین به کربلا نیز افزوده است.

در اینکه بسیاری از ایرانیان قرن‌ها پیش شیعه بوده‌اند بحثی نیست اما محرم و عاشورا از زمان صفویه بود که یک شور و حال دیگری پیدا کرد. صد البته که قبل از روی کار آمدن صفویه هم شیعیان محرم و عاشورا را یادآوری کرده و عزاداری می‌کردند. اما روی کار آمدن صفویه و اینکه تشیع مذهب رسمی ایرانیان شد طبیعی بود که بر ابعاد محرم و عزاداری آن بیفزاید. توجه به این عقبه تاریخی است که تلاش در ایجاد یک «هویت ایرانی» برای محرم و عاشورا را با ابهام و علامت سوال‌های زیادی روبه‌رو می‌سازد.

واقعیت آن است که محرم، کربلا و عاشورا بخشی از تاریخ اسلام است و نمی‌توان آن‌ را با انگیزه‌های ناسیونالیستی ایرانی یا «پان‌فارسی‌گرایی» از یکسو و احساسات‌نژاد پرستانه ضدعربی از سویی دیگر، علیه اعراب و دیگر مذاهب به‌حساب آورد (امری که به‌واسطه اختلافات سیاسی ما با اعراب به ویژه باسعودی‌ها منظما رو به افزایش است و حاصل آن عمیق ترشدن شکاف تاریخی میان شیعه و سنی است.) به‌سختی می‌توان حرکت ابا عبدالله (ع) و یارانش را در چارچوب یک مذهب خاص گنجاند و محدود کرد.

راهپیمایی اربعین هم به‌تدریج دارد هویتی شیعی می‌گیرد؛ بویژه اینکه شاید برخی از ایرانیان امسال بدشان هم نیاید که به سعودی‌ها نشان دهند که ببینید چندین برابر جمعیت حج در کربلا راهپیمایان حسینی آمده‌اند اما نه جرثقیل بر سر کسی سقوط می‌کند، نه خون از بینی کسی می‌آید و نه حتی یک نفر به‌واسطه سوءمدیریت و بی‌کفایتی مسئولان و برنامه‌ریزان زیر دست و پا می‌رود و سرانجام این پیام هم به داعش داده می‌شود که تهدید‌های شما نتوانست جلوی آمدن عشاق ابا عبدالله (ع) با پای پیاده را بگیرد.

فراموش نکنیم که هدف و انگیزه امام حسین(ع) و یارانش احیاء و اصلاح دین جدش بود به یقین اربعین و زیارت «مرقد آن سرجدا» جای خود را دارد و حج بیت‌الله الحرام جای خود.»

همچنین، غرویان در یادداشت خود با عنوان «قیام‌ امام‌ حسین(ع) ملی و شیعی نیست» آورده است:

«باید در رابطه با راهپیمایی اربعین، این حماسه بزرگ، نکاتی را مورد نظر داشت؛ اول اینکه پیام‌های امام‌ حسین(ع) انسانی، کلان و عام بود. واژگانی پرمعنا مانند حریت، آزادگی و ایستادن در برابر ظالم یا اینکه ایشان می‌فرمایند: «اگر دین ندارید و از معاد نمی‌ترسید، آزاد مرد باشید» پیامی عام، جهانی، انسانی و مخاطب آن‌ فطرت انسان‌هاست. از‌ این جهت نمی‌توانیم قیام امام حسین(ع) را قیامی ملی و حتی شیعی‌ خاص بدانیم. باید توجه داشت رسالت ائمه نیز دعوت انسان‌ها به حق و حقیقت است، همان‌طور که قرآن پیامش یک پیام جهانی و عام و نگاه ما درباره عاشور این است که این حرکت یک حرکتی در راستای ارزش‌های انسانی و جهان شمول است.

نکته بعدی این است که برخی مورخان قصد داشتند تشیع را یک تشیع ایرانی و صفوی قلمداد کنند و این بحث تازه‌ای نیست و مرحوم دکتر شریعتی نیز در این باره سخن گفته‌اند. مسأله سوم این است که ایرانیان به دلیل آن عشق و علاقه‌ای که به اهل البیت(ع) داشتند و دارند بیش از سایر کشور‌ها و ملت‌ها روی فرهنگ عاشورا و کربلا حساسیت دارند و این به عنوان یک فرهنگ عجین شده با گوشت و استخوان آن‌هاست از این جهت ایرانیان تجلیل ویژه‌ای برای این مناسبت‌های گرانبها دارند.

نکته قابل توجه دیگر که در این بین باید به آن اشاره کرد این است که اربعین در شرایط موجود قدرت‌نمایی تشیع و مکتب اهل‌البیت(ع) به حساب می‌آید و‌ این بزرگ‌ترین اجتماع انسانی در کره زمین است ولی مهم استفاده‌های فرهنگی و عقیدتی ما از این اجتماع مقدس با انگیزه‌های الهی و آسمانی است که با برنامه‌ریزی باید از پتانسیل‌های آن استفاده کنیم.

ما می‌توانیم از این حرکت اربعین برای وحدت و اخلاق استفاده کنیم. اربعین و عاشورا برای آموزه‌های اخلاقی است و نه بداخلاقی‌هایی که برخی از این فرصت‌ها سوءاستفاده می‌کنند و باعث تفرقه و اختلاف می‌شوند و مهم این است که باید از آن جلوگیری کرد. این اجتماع با هزینه‌های فراوان فراهم نمی‌شوند ولی این عشق امام حسین(ع) است که باید از آن استفاده کرد و رهبران سیاسی و دینی نیز باید در جهت وحدت و حفظ انسجام و اقتدار از این اجتماع استفاده کنند.

آقای زیباکلام در بخشی از مقاله اخیر خود تذکرات خوبی‌ داده و واقعیت این است که رقابت‌هایی بین دولت‌ها و حکومت‌ها و به‌ویژه میان حکام آل‌سعود و جمهوری اسلامی ایران وجود دارد و این برداشت جهانی نیز هست که این جمعیت عظیم نزدیک به 20 میلیون نفری با کمترین بی‌نظمی شکل می‌گیرد ولی باید توجه داشته باشیم که از این رقابت‌ها عده‌ای سوءاستفاده نکنند و برخی نیز علیه ما بگویند که ایرانیان قصد کمرنگ کردن حج و نا‌چیز نشان دادن اجتماع حجاج را دارند که اگر این‌گونه شود، دشمنان استفاده می‌کنند.»

894 نمایش

نظر دادن