تاریخ انتشار: سه شنبه, 16 آذر 1395 ساعت 08:18

حجاریان: روحانی برای کاندیداتوری ناز کند/ همین الان دستگاه قضائی باید زیارتی (روحانی) را بگیرد و ببرند!

سعید حجاریان فعال سیاسی اصلاح‌طلب یا همان تئوریسین سیاسی این جناح کشور هرگز نافی دیدگاه‌های خود نمی‌شود، هر چند از تحریف برخی آنها گلایه دارد. او معتقد به قدرت جامعه مدنی و تاثیرگذاری آن است و تاکید دارد فتح سنگر به سنگر باید ادامه داشته باشد.

به گزارش آخرین نیوز، حجاریان به «دیده‌بان» می‌گوید که روحانی بهترین گزینه برای ریاست‌جمهوری ۹۶ تا ۱۴۰۰ است. در ادامه بخشی از این گفت‌وگو را می‌خوانید:

فکر می‌کنید جریان اصلاحات به اهداف مورد نظر رسیده یا نه؟

ببنید، من هم یک نفر هستم مثل بقیه و در حقیقت برای پیشبرد اسلام و دموکراسی تلاش کردم و تا حدودی هم به آن رسیدیم. الان ببینید مسیر دموکراسی در ایران از صندوق رای می‌گذرد و همه دارند به آن استناد می‌کنند، حتی جریان مخالف اصلاحات. آنها هم کم و بیش این مسیر را پذیرفته‌اند، جز عده قلیلی که مخالف اصلاحات هستند. اینکه قواعد بازی رعایت شود، صندوق رای بین ما حکم باشد و خیلی از شعارهایی که جریان اصلاحات داده، امروز بین مردم جاری است.

آن عده‌ای که اشاره کردید این مسیر را نپذیرفته‌اند، منظورتان چه جریانی است؟

جریان افراطی راست. همان‌هایی که می‌گویند قانون چیست. مثلا یک هفته‌نامه‌ای را قاضی بسته، اما می‌گویند من بالاتر از حکم قاضی هم می‌توانم اقدام کنم. آیا این حرف قانونی است؟ یا به طرف می‌گویند چرا رفته‌ای و سفارت را آتش زده‌ای؟ پاسخ می‌دهد من عصبانی شدم یا من حساس شده بودم و متاسفانه برخی تصمیم‌گیران می‌گویند خوب حالا چون حساس و عصبانی بوده‌اند، نباید با این افراد برخورد کنیم! یکی از این کارها را اگر یک اصلاح‌طلب کرده بود، با ما چه کاری می‌کردند؟ یا مثلا طرف از جانب خودش به اوباما نامه می‌نویسد. اگر من به اوباما نامه بنویسم با بنده چه برخوردی خواهند کرد؟ مگر طرف جز یک شهروند عادی بیشتر است؟ شما اگر به اوباما نامه بنویسید چه برخوردی با شما خواهند کرد؟ چرا، چقدر و مگر می‌شود این‌قدر یک بام و دو هوا؟ یا برخی می‌گویند شاید تبلیغات را شروع کرده‌اند. به چه زبانی باید بگوییم، انتخابات ریاست‌جمهوری چند ماه دیگر برگزار خواهد شد، چرا عده‌ای از الان تبلیغات می‌کنند؟ چه خبر شده است؟ یا می‌بینیم که خراسان برای خودش کشوری جدا شده، طرف می‌گوید «تا من اینجا هستم برگزاری کنسرت ممنوع است» انگار خراسان جزو ایران نیست! متاسفانه در حال شنیدن حرف‌های عجیب و غریبی هستیم.

شما در برهه‌ای پروژه‌ای با عنوان «دموکراتیزاسیون کردن کشور» تحت عنوان «توسعه و نوسازی سیاسی» را مطرح کردید که شعارهایی نظیر «فتح سنگر به سنگر تا رسیدن به سنگر فرماندهی» در آن مطرح شد؛ آیا این موضوع نوعی باور نادرست برای پیشبرد طرح مورد نظر شما نبود؟ و آیا هنوز به آن معتقدید؟

بخش آخر موضوع «فتح سنگر به سنگر» متعلق به من نیست و من چنین چیزی نگفته‌ام. این بخش «تا رسیدن به سنگر فرماندهی» را من نگفته‌ام، عده‌ای آن را اضافه کرده و دست برده‌اند توی این شعار. من چنین چیزی نگفته‌ام و تنها اشاره به «فتح سنگر به سنگر کرده‌ام».

منظور شما از «فتح سنگر به سنگر» چه بود؟

«فتح سنگر به سنگر» یعنی اینکه از طرق قانونی و از راه صندوق رای، اصلاح‌طلبان ابتدا به شوراها و بعد از آن به ریاست‌جمهوری برسند. بالاخره ما حزب بودیم و حق داشتیم که این موضوع را تا رسیدن به هدف پیش ببریم. البته نه فقط ما، بلکه همه حق دارند به این مساله فکر و برای رسیدن به آن تلاش کنند؛ اصلا قاعده سیاسی در تمام دنیا همین است، مگر این جرم است؟

پس شما همچنان معتقدید که باید به فکر «فتح سنگر به سنگر» باشید؟

بله، ما همین الان هم به فکر این هستیم که در دوره بعد انتخابات شوراها و ریاست‌جمهوری را ببریم. این را به صراحت می‌گویم.

پس از حرف شما تعبیر اشتباهی صورت گرفته بود؟

بله، دقیقا همین‌طور است.

درباره موضوع «ایجاد دو قطبی شدید در فضای کشور» چطور؟

این را هم من نگفته‌ام و اساسا دنبال چنین موضوعی نبوده‌ایم.

حریف خودتان را چه کسی می‌دانید و سنگر مستحکم را در مقابل چه گروه، جریان و افرادی می‌خواستید و می‌خواهید بنا کنید؟

جامعه مدنی سنگر مستحکمی است و ما به دنبال ایجاد سنگرهای مستحکم از طریق جامعه مدنی هستیم. اگر جامعه مدنی نبود، سازمان منافقین تا تهران آمده بود. آنها در شهرها با مردم درگیر شدند و لذا اگر جامعه مدنی نباشد، قاعدتا سنگری وجود نخواهد داشت.

برخی تندروی‌هایی که از سوی عده‌ای از فعالان سیاسی تندرو جریان اصلاحات صورت گرفت را عامل سلب شدن اعتماد مردم از این جریان و در نهایت ظهور «پدیده احمدی‌نژاد» عنوان می‌کنند، شما این برداشت را صحیح می‌دانید؟

نه، من این را درست نمی‌دانم. من نمی‌دانم تندروی اینها بود یا قتل‌های زنجیره‌ای یا مسائلی نظیر بستن فله‌ای روزنامه‌ها؟ آن زمان اتفاقا مردم از ما و جریان اصلاحات شاکی شده بودند که شما چرا ساکت هستید.

خوب برخی معتقدند که اتفاقا این رفتارها برآمده از جریان اصلاحات است و در زمان زمامدار بودن دولت اصلاح‌طلبان چنین اتفاقی افتاده است؟

بله، اینها در دوره اصلاحات اتفاق افتاده، اما عامل این اتفاقات چه کسانی بودند؟ اینها بحران‌های ساختگی در مقابل دولت اصلاحات بود، همان‌طور که الان در دولت یازدهم عده‌ای بحران‌سازی می‌کنند. برخی مقابل پای آقای روحانی سنگ‌های بزرگ می‌اندازند و بعد می‌گویند چرا راه نمی‌روی؟ چرا کارها رو به جلو حرکت نمی‌کند. روحانی در مقابل این اقدامات می‌گوید، شما سفارتخانه را آتش زده‌اید یا فلان کار و فلان کار را کرده اید؛ چطور انتظار دارید سرمایه‌گذار خارجی وارد ایران بشود؟آقای احمدی‌نژاد در زمان شهرداری پول‌های زیادی بین مداحان خرج کرد که هنوز پرونده شهرداری ایشان مفتوح است. آنها هم این طرف و آن طرف رفتند و با پول شهرداری شروع کردند به بیان برخی مسائل. احمدی‌نژاد هم شروع کرد به شعار و شعار دادن، شعارهایی نظیر یارانه و آوردن نفت سر سفره‌های مردم را مطرح کرد. آن موقع هم اتفاقا زمانی بود که قیمت نفت اوج گرفت. به قول دوستان احمدی‌نژاد بشکه نفت بود که اگر ترمز قیمتش را بکشند، دیگر نمی‌تواند شعار بدهد. اگر پول نفت ۱۰، ۲۰ و ۳۰ دلار بود، هیچ‌وقت نمی‌توانست شعار بدهد و تدلیس کند؛ وقتی بنده می‌گویم تدلیس یک معنی‌اش همین است. مثل چاوز، چاوز چه کار کرد؟ از همین قبیل کارها. چاوز را ببینید، اقدامات احمدی‌نژاد دقیقا مثل اوست و مو نمی‌زند با کارهایی که چاوز انجام داد. الان شما ونزوئلا را ببینید، بدبخت شده، الان ونزوئلا یکسره درگیر بحران است و مادورو هم نمی‌تواند از پس این بحران‌ها بر بیاید. البته ما هم بحران داشتیم، اما رئیس دولت اصلاحات با پول نفت ۲۰ دلار و ۳۰ دلار یکی از بهترین عملکردهای اقتصادی را بر جای گذاشت و حتی صندوق ذخیره‌ای داشت که به احمدی‌نژاد تحویل داد. دولت اصلاحات از این جهت مشکلی نداشت، ضمن اینکه فساد هم نداشت. بالاخره در ظهور پدیده‌های نظیر احمدی‌نژاد، عوامل محیطی هم دخیل است، شما حاشیه‌نشینی را در کشور ما ببینید، می‌دانید چقدر حاشیه نشین در تهران، مشهد و اصفهان داریم.

از نظر شما چه ایرادی بر سیستم فعلی انتخابات مجلس وارد است که باید به سمت تغییر آن برویم؟

یکی از مهم‌ترین مشکلات فعلی این است که هر نماینده به فکر رفع مشکلات محلی و حوزه انتخابیه خود است، اما در انتخابات استانی گمان می‌کنم نماینده‌های قوی‌تری وارد مجلس می‌شوند. در حقیقت کاری که در حال حاضر نمایندگان ما انجام می‌دهند، کاری است که شوراها وظیفه آن را برعهده دارند. شورای شهر وظیفه‌اش انجام کارهای محلی و رفع مشکلات شهر است، الان دقیقا نمایندگان ما چنین کارهایی انجام می‌دهند. در حقیقت نمایندگان ما به این دلیل دنبال رفع مشکلات شهری و حوزه انتخابیه خود می‌افتند که بتوانند برای دوره بعدی نیز رای بیاورند. مجلس ضعیف هیچ‌گاه در راس امور قرار نخواهد گرفت، اگر می‌خواهیم این اتفاق بیفتد، باید مجلس قوی تشکیل بدهیم که در راس امور قرار بگیرد. مثلا شما مجالس هفتم، هشتم و نهم را ببینید؛ من در جایی گفتم حتی اگر مجلس منحل بشود، اتفاقی نمی‌افتد. آقای احمدی‌نژاد در حقیقت به مجلس توجه نمی‌کرد و اهمیتی برای آن قائل نبود و اصلا به حرف و قانونی که مجلس گذاشته بود، توجهی نمی‌کرد؛ تا جایی که مجلس قانون می‌گذاشت، اما او کار خودش را می‌کرد. مجلس در آن زمان بیکار بود و کار به جایی رسید که من گفتم اگر تعطیل هم بشود، اتفاقی نمی‌افتد. عده‌ای ایراد گرفتند و گفتند چرا گفتی مجلس تعطیل بشود، اما عملا کاره‌ای نبود، چون رئیس‌جمهور وقت و دولت کار خودش را می‌کرد و به مجلس توجهی نداشت. این شرایط، یعنی ضعیف بودن مجلس، باعث شده بود تا آقای احمدی‌نژاد با خودش بگوید، قانون یعنی من. ببینید که چقدر قوانین را دور زد. مگر آقای احمدی‌نژاد قوانین را اجرا کرد؟ مگر به مجلس اجازه نظارت داد؟ و مگر مجلس نظارتی کرد بر احمدی‌نژاد و دولتش؟ اگر نظارت کرده بود که این اتفاقات نمی‌افتاد. بابک زنجانی‌ها حاصل همین عدم نظارت و جلوگیری از نظارت بودند.

در ارتباط با اصلاح قانون انتخابات آیت‌ا… جنتی دبیر و آقای کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان اخیرا تاکیدات بسیاری درباره ضعف‌های قانون انتخابات و لزوم اصلاح آن داشته‌اند و به عنوان مثال «بحث خرید و فروش رای را یکی از این ایرادات مهم عنوان کرده‌اند» شما فکر می‌کنید در شرایط فعلی چقدر لازم است قانون انتخابات اصلاح شود؟

مشکل شورای نگهبان با قانون انتخابات، مشکلی جزئی است، اما مشکل من عمده است. موضوعی که درباره «خرید و فروش رای» عنوان شده، درست است و ما این مشکل را داریم، منتهی در همین انتخابات اخیر برخی خیلی خرج کردند، اما رای نیاوردند، مثلا در همین تهران برای مجلس اخیر عمده امکانات و ظرفیت‌های انتخاباتی در اختیار اصلاح‌طلبان نبود و ما بیشتر از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی استفاده کردیم و اگرچه رای نخریدیم، اما رای آوردیم. وقتی انتخابات حزبی شود، کم‌کم فساد هم کم می‌شود.

عملکرد دولت آقای روحانی طی سه سال اخیر را چطور ارزیابی می‌کنید و فکر می‌کنید در چند ماه باقی مانده از عمر دولت مهم‌ترین کارها و اقدامات بر زمین مانده چیست که باید انجام بشود؟

دولت و آقای روحانی تلاش کردند که شرایط را عادی کنند؛ چراکه شرایط در دولت قبل خیلی غیرعادی بود و در حقیقت شرایط خیلی غیرعادی بود. پول‌های زیادی گم شد، وزیر یک شبه عزل می‌شد، یعنی شب می‌خوابید وزیر بود، اما صبح که از خواب پا می‌شد، دیگر وزیر نبود. وزیر امور خارجه در سنگال در حال مذاکره بود که به او می‌گفتند دیگر وزیر نیستی. این کارها خیلی آنرمال و غیرعادی است. در دولت قبل از این قبیل اقدامات غیرعادی بسیار زیاد انجام شد و اگر بخواهم تعداد آن را بشمارم خیلی خواهد بود. روحانی تلاش کرد این شرایط را عادی کند. حالا یک عده هم هستند که نمی‌گذارند شرایط عادی شود. مشکل آقای روحانی این است. رئیس‌جمهور یک مشکل دیگری که در پیش رو دارد این است که باید تلاش کند نرخ رشد را بالای ۲درصد ببرد. یکی از مهم‌ترین عملکردهای اقتصادی که منجر به دیده شدن ملموس سایر تغییرات اقتصادی می‌شود، نرخ رشد است. یکی از مهم‌ترین کارهایی دیگری که باید دولت آن را به سرانجام برساند، نظام جدید قراردادهای نفتی است که منجر به جذب سرمایه‌گذاران بیشتر می‌شود.

در ارتباط با موضوع تغییرات در دولت، برخی همفکران شما در جناح اصلاحات معتقدند باید برای پیشبرد بهتر اهداف دولت تغییرات در بدنه قوه مجریه صورت بگیرد، البته برخی این را به عنوان سهم خواهی اصلاح‌طلبان از دولت تلقی می‌کنند، شما معتقدید که این تغییرات لازم است انجام بشود یا نه؟

 بستگی به این دارد که آقای روحانی چطور اوضاع را ببیند. اینکه در دوره بعدی همچنان رئیس‌جمهور است یا نه و اینکه آیا دولت او ماندگار است یا نه. در این صورت باتوجه به اینکه چند ماه دیگر برای به پایان رساندن دولت یازدهم فرصت دارد، می‌تواند برنامه‌ریزی خود را برای ۵ سال آینده مفروض بداند. در این صورت با همراهی مجلس فعلی می‌تواند تغییراتی را ایجاد کند، معاش مردم برنامه دراز مدت می‌طلبد و در حال حاضر هم کسی در کشور جز آقای روحانی وجود ندارد که بتواند این‌بار را بردارد. شاید هم آقای روحانی نخواهد دوباره کاندیدا بشود، به دلیل فشارهایی که هم از داخل و هم از خارج بر او وارد می‌شود. شاید، البته و من خبری ندارم. همین اخیرا دیدید که سید حمید زیارتی (روحانی) به آقای روحانی گفت شما انگلیسی هستید. چرا باید بماند؟ آیا کسی با فرد توهین‌کننده برخورد کرد؟ این توهین مستقیم به رئیس‌جمهور است و جرم عمومی تلقی می‌شود، همین الان دستگاه قضائی باید زیارتی (روحانی) را بگیرد و ببرند دادگاه ویژه روحانیت او را محاکمه کنند. الان افراد زیادی نظیر احمدی‌نژاد، عباسی، سید حمید روحانی و… را آزاد گذاشته‌اند تا هرچه می‌توانند نسبت به رئیس‌جمهور بگویند، آن طرف آمریکا و خارجی‌ها شرایط را می‌بینند و با خود می‌گویند که اوضاع این کشور قمر در عقرب است و چرا باید سرمایه‌گذار خارجی به ایران بیاورند. سرمایه‌گذار خارجی وقتی می‌بیند اوضاع به این صورت است با خود می‌گوید چرا باید به چنین جایی رفت. آقای روحانی نباید دغدغه‌ای داشته باشد و برای کاندیداتوری دوباره باید ناز کند، خیلی هم دلشان بخواهد که فردی مثل او دوباره در این شرایط حاضر باشد کاندیدا بشود و عنان کار را در دست بگیرد.

با این شرایط شما فکر می‌کنید که شاهد تغییر دولت خواهیم بود یا اینکه همچنان اعتقاد دارید کسی جز روحانی نمی‌تواند کار را بهتر پیش ببرد؟

من فکر می‌کنم روحانی بهترین فرد برای ادامه راه است و کسی جز او نمی‌تواند کار را در شرایط فعلی جمع کند. نه ما (اصلاح‌طلبان) و نه آنها (اصولگرایان) کسی را برای ریاست‌جمهوری نداریم.

1851 نمایش

نظر دادن