تاریخ انتشار: چهارشنبه, 02 ارديبهشت 1394 ساعت 13:09

عجیب‌ترین آدرس ایران

دنباله عجیب‌ترین آدرس ایران را که گرفتیم به خانه‌ای ساده در انتهای بن بست شهیدان جوادنیا رسیدیم. به خانه‌ای که خیابان، کوچه و صاحب‌خانه هم‌اسمند!

مجله مهر: صاحب‌خانه این خانه حتی از خود آدرس هم عجیب‌تر بود. مادری 80 ساله که چهار فرزندش با فاصله کمی از هم شهید شده و یکی از دخترانش راهم در تصادف از دست داده؛ اما تا به حال یک بار هم با صدای بلند گریه نکرده است. مادری  که وقتی از فرزندان شهیدش می‌گفت، آرام و شمرده تعریف می‌کرد؛ حتی از نحوه شهادت عزیزانش؛ اما وقتی به یاد کودکان یمنی می‌افتاد، برافروخته می‌شد. مادری که فرزندانش را راهی جبهه کرد تا از آن‌ها فقط نامی بر خیابان و کوچه‌ یادگاری بماند.

اولین ساکنان این محله بودیم

«فاطمه عباسی» متولد ورده است؛ اما بعد از ازدواج به تهران آمده و از 18 سالگی در این محله ساکن شده است. خودش می‌گوید که از اولین ساکنان این منطقه بوده و تمام فرزندانش به جز فرزند ارشدش در این محله متولد شده‌اند. از حاج آقا می‌گوید که اولین اذان‌ سحرهای ماه رمضان در این محله را او می‌گفته است و از فرزندانی که اینقدر مراقب تربیتشان بوده است که اجازه نداده حتی لقمه‌ای حرام راه به سفره آن‌ها پیدا کند یا حتی اینقدر 

 

ام‌البنین ایران

احمد اولین فرزند این خانواده بوده که شهید شده است: «احمد از قبل از انقلاب فعالیت می‌کرد. یادم هست همان موقع شبی دیر به خانه آمد. ساعت دو نیمه شب بود؛ اما من بیدار بودم. دنبالش تا اتاق رفتم و دیدم چیزی را لابلای روزنامه‌ پنهان کرده است. در صندوق را که باز کردم، فهمیدم قوطی رنگ است و از آنجا بود که فهمیدم که او شب‌ها «مرگ بر شاه» را دیوارنویسی می‌کند.» احمد آن زمان جواهرساز بوده و به قول مادر بیکار نبوده است تا اینکه او در سال 59 به دست کومله‌ها شهید می‌شود. مادر تا خبر شهادت احمد را می‌شنود نه شکایت می‌کند نه حتی گریه: «من سریع سجده شکر به جا آوردم؛ چون احمد بالاخره به آرزویش رسید.» چیزی از شهادت احمد نگذشته بود که علی و یونس 18 و 16 ساله هم بهانه جبهه گرفتند تا دو سال بعد این دو برادر هم به برادر بزرگترشان بپیوندند: «علی و یونس هر دو برای عملیات خرمشهر رفته بودند. علی شب شهید شده بود و یونس صبح؛ اما چون یونس جلوتر بود، جنازه‌اش چند روز دیرتر و موقع مراسم ترحیم علی رسید.» محمد پسر ته تغاری و شوخ طبع خانواده هم پنج سال بعد به شهادت رسید تا بالاخره مادر خود را «ام‌البنین ایران» کند. 

 

نماز اول وقت

ساعت خانه‌اش را پنج دقیقه جلو کشیده است. خودش با خنده می‌گوید: «به خاطر نماز این را جلو کشیده‌ام که مهمانان را پنج دقیقه زودتر بیرون کنم تا زودتر به نمازم برسم!» در مورد نماز اول وقت با هیچکس رودربایستی ندارد؛ حتی با با مهمانانی که هر هفته در هیئت خانگی ساده‌اش شرکت می‌کنند. سال‌هاست که در خانه‌اش هیئت برگزار می‌کند و  قرآن و انعام را ختم می‌کند. تاسوعا و عاشورا هم نذری می‌پزد و حسابی خانه کوچکش شلوغ می‌شود. 

 

حضرت زینب بر قلب من دست کشیده است

نکته جالب درباره این مادر روحیه قوی اوست؛ تا جایی که حتی وظیفه دلداری دادن به مادران شهدای دیگر را  هم بر عهده می‌گیرد: «وقتی آدم با خدا معامله می‌کند دیگر ناآرامی نمی‌کند. همه به من آن زمان می‌گفتند تو گرمی نمی‌فهمی؛ اما الان چند سال است که از این قضیه گذشته است؟ خدا هر مصیبتی که به انسان می‌دهد، صبرش  را هم می‌دهد. اصلا خود حضرت زینب بر قلب من دست کشیده است و به من یاد مصیبت‌هایی که بر ایشان گذشته است، مصیبت خود را فراموش می‌‌کنم.»  

 

آمریکا حق ندارد در کشور ما دخالت کند

بر دیوار خانه‌اش در کنار عکس پسرانش، عکس امام خمینی و رهبری به چشم می‌خورد. تمام اخبار و حرف‌های رهبری را دنبال می‌کند. از کودکان یتیم‌شده یمنی خبر دارد و با اینکه هشتادساله شده، ذره‌ای از انقلابی‌بودنش کم نشده است. «ذره‌ای از اینکه بچه‌هایم شهید شده‌اند، ناراحت نیستم. پشیمان شویم؟ مگر کسی که این راه را انتخاب کرد، پشیمان می‌شود؟ من هر بار که آقا را در تلویزیون می‌بینم، کلی قربان‌صدقه‌اش می‌روم و از اینکه اینقدر قاطع و محکم جواب آمریکا را می‌دهد لذت می‌برم. آمریکا دشمن است. زمان‌های قدیم در این محله یک سگ آمریکایی به این محله آمد و 16 نفر را زخمی و یک دختر 12 ساله را هم کشت؛ اما هیچکس حق اعتراض یا شکایت نداشت. الان هم مخالف این هستم که این‌ها را داخل کشور بیاورند و این تجهیزات [نظامی و هسته‌ای] را نشانشان بدهند.»

من هم اسلحه برمی‌دارم

خانم عباسی از اینکه دوباره جنگ بشود، ترسی ندارد. از اینکه دو پسر دیگرش را هم به جبهه بفرستد، هم هراسی ندارد: «خودم هم همراهشان اسلحه بر می‌دارم و به جبهه می‌روم.» به رسم تمام مادرها هم دعا می‌کند و هم توصیه: «خدا انشاالله تمام دشمنان این مردم و اسلام را ریشه کن کند. جوان‌ها هم باید پشتیبان آقا، دولت و شهدا باشند. ربطی به دیروز و امروز ندارد. در هر زمانی باید جوان‌ها به این موارد عمل کنند تا عزت اسلام و ایران حفظ شود.»

3784 نمایش

نظر دادن