تاریخ انتشار: شنبه, 29 آذر 1393 ساعت 13:00

جدال قلمی حسین شریعتمداری و زیباکلام

حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت در جواب به نامه زیباکلام نوشت:

این روزها، در حالی که مذاکرات هسته‌ای کشورمان با گروه 5+1 به مراحل حساسی رسیده است و حریف خواسته نهایی خود مبنی بر توقف کامل فعالیت اتمی جمهوری اسلامی ایران را پنهان نمی‌کند، کسانی در داخل کشور دقیقاً همان هدف نهایی دشمن را به تکرار نشسته‌اند.

این افراد که حریف با بهره‌گیری از شگرد «درشت نمایی ریزها» اصرار به گنده‌گویی درباره آنها دارد، سال گذشته نیز در گرماگرم مذاکرات هسته‌ای همان خواسته اعلام شده 5+1 را بر زبان و قلم آورده بودند که صد البته با بی‌اعتنایی مردم و مسئولان نظام روبرو شده بود.

نگارنده سال گذشته (30 بهمن ماه 92) طی یادداشتی در کیهان تحت عنوان «دیکته‌دشمن را ترجمه نکنید»! به نمونه‌هایی از کاربرد دانش هسته‌ای اشاره کرده و آورده بود «تولید برق و انرژی اگرچه یکی از با اهمیت‌ترین دستاوردهای دانش و تکنولوژی هسته‌ای است ولی کاربرد دانش هسته‌ای محدود به تولید انرژی نیست و این فناوری کاربردهای فراوان دیگری نیز دارد که برای پی بردن به آن، کافی است به انبوه سایت‌ها و خروجی اعلام شده مراکز علمی که به آسانی در دسترس همگان است نیم‌نگاهی انداخته شود.»

یادداشت طولانی - 4 ستونی- آن روز کیهان در محدوده کنونی قابل تکرار نیست ولی اشاره‌ای گذرا به مواردی از آن را ضروری می‌دانیم. از جمله؛ دانش‌هسته‌ای و فناوری آن یکی از حلقه‌های تعیین‌کننده در زنجیره علوم و تکنولوژی است که با بسیاری از شاخه‌های دیگر علوم رابطه علت و معلولی دارد، تا آنجا که حذف این حلقه از زنجیره علم و محرومیت از دانش هسته‌ای می‌تواند خط توسعه علوم و تکنولوژی را به طور جدی مختل کرده و در مواردی متوقف کند.

از سوی دیگر و دقیقاً به همین علت، دانش هسته‌ای ده‌ها شاخه علمی و تکنولوژیک دیگر را در بستر خود تولید و یا گسترش می‌دهد، نظیر استحصال منیزیوم و زیرکونیم (شیمی صنعتی)، ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته (مکانیک)، پیشرفت مثال‌زدنی در بهره‌گیری از اشعه لیزر (فیزیک نور)، ساخت آلیاژ مقاوم در برابر چرخش چند ده هزار دور در دقیقه سانتریفیوژها (متالوژی) و ده‌ها دستاورد علمی و تکنولوژیک دیگر که دانش‌ و فناوری هسته‌ای کشورمان علی‌رغم تحریم‌ها و فشارهای فراوان بیرونی به آن دست یافته است.

علاوه بر دستاوردهای به دست آمده می‌توان به موارد دیگری از کاربرد دانش‌هسته‌ای که با توجه به تلاش هوشمندانه دانشمندان کشورمان از دسترسی به آن دور نیستیم نیز اشاره کرده، نظیر؛ تهیه و تولید کیت‌های رادیو‌دارویی برای مراکز پزشکی هسته‌ای، تهیه و تولید رادیوداروهای ویژه به منظور تشخیص انواع بیماری‌های تیروئید و درمان آنها، تولید داروهای ضروری برای تشخیص بیماری‌های هورمونی و درمان و ترمیم آسیب‌های هورمونی. کاربرد در تشخیص تومورهای سرطانی، رفع‌گرفتگی‌های وریدی، تصویربرداری و تشخیص بیماری‌های قلبی، عفونت‌ها، التهاب‌های مفصلی، آمبولی‌ها و ده‌ها کاربرد شناخته شده دیگر در عرصه پزشکی.

دانش هسته‌ای در عرصه دامپزشکی نیز کاربردهای فراوانی دارد که تغذیه، بهداشت و ایمن‌سازی محصولات دامی، اصلاح نژاد دام‌ها و... از‌جمله آنهاست.

از تکنیک‌های هسته‌ای برای کشف سفره‌ها و منابع آب زیرزمینی، تشخیص محدوده آن، هدایت آبهای سطحی و زیرزمینی، کنترل ایمنی سدها، کشف نشت‌های احتمالی سدها، پی بردن به آسیب‌های رانشی‌زمین، شیرین کردن آب‌های شور و... استفاده می‌شود.

دانش هسته‌ای در صنایع غذایی و کشاورزی نیز کاربردهای ویژه و منحصر به فردی دارد که مقابله با ویروس‌های گیاهی، مبارزه با آلودگی‌های میکروبی، جلوگیری از فساد مواد غذایی، کنترل حمله حشرات به محصولات کشاورزی، تنظیم زمان رسیدن محصولات، افزایش جهشی برخی محصولات نظیر گندم، برنج و پنبه و... فقط چند نمونه از این کاربردهاست.

دانش و تکنولوژی هسته‌ای کاربردهای فراوان دیگری نیز در سایر حوزه‌های علمی و فنی و اقتصادی دارد که حتی ارائه فهرست آن نیز بیرون از محدوده این نوشته است.

و اما، یکی از بااهمیت‌ترین و کارسازترین موارد استفاده صلح‌آمیز از دانش و تکنولوژی هسته‌ای، تولید برق با بهره‌گیری از نیروگاه‌های اتمی و تولید سوخت آن به دو روش، غنی‌سازی اورانیوم از طریق دستگاههای سانتریفیوژ و یا «لیزر» است. این بخش از کاربرد دانش هسته‌ای است که امروزه در کشورمان بیشترین توجه را به خود جلب کرده است. آمریکا و متحدانش از بیرون و افراد اندک و کم‌شماری از درون برای وادار کردن ایران اسلامی به انصراف از فعالیت هسته‌ای روی همین بخش از کاربرد دانش اتمی تمرکز کرده و توقف فعالیت هسته‌ای و بهره‌گیری از منابع انرژی جایگزین- عمدتا فسیلی- را توصیه می‌کنند.

در این باره گفتنی است که؛ نیاز سالانه کشورمان به برق نزدیک به 8 هزار مگاوات است برای تولید این میزان برق 220 میلیون بشکه نفت خام مصرف می‌شود و براساس برآورد مراکز علمی، مصرف 220 میلیون بشکه نفت خام بیش از هزار‌تن گاز مسموم‌کننده و خطرناک «دی اکسید کربن» تولید می‌کند، نزدیک به 170‌تن ذرات معلق در هوا، بیش از 140 تن گوگرد و 55 تن اکسید نیتروژن را در محیط زیست پراکنده می‌سازد. این همه در حالی است که نیروگاه اتمی هیچیک از آلودگی‌های مورد اشاره را ندارد و با توجه به قیمت نفت و گاز، استفاده از نیروگاه اتمی برای تولید برق مورد نیاز کشور، سالانه نزدیک به 6 میلیارد دلار صرفه‌جویی در پی خواهد داشت.

توصیه می‌کنند که به جای نیروگاه اتمی می‌توانیم از سوخت فسیلی، یعنی نفت و گاز برای تولید برق استفاده کنیم این پیشنهاد در حالی است که؛ ذخایر نفت و گاز کشور به سرعت رو به کاهش است، که مصرف کلان و پرشتاب داخلی از یکسو و صدور نفت و گاز برای تامین نیازهای مالی از سوی دیگر به جان ذخایر فسیلی افتاده‌اند و نقطه پایان این ذخایر ارزشمند و گرانبها را نزدیک و نزدیکتر می‌کنند. اکنون زمانی را در نظر آورید- حداکثر 3 تا 4 نسل دیگر- که ذخایر فسیلی کشور تمام شده است. آیا تصور فاجعه بزرگی که به یقین نسل‌های آینده با آن روبرو خواهند شد، وحشت‌آفرین و دردآور نیست؟!

در آن حالت مردم این مرز و بوم اسلامی اولا؛ هیچ ذخیره فسیلی برای فروش و تامین هزینه‌های جاری کشورشان در اختیار ندارند، تأمین هزینه‌های عمرانی و پیشرفت و توسعه که جای خود دارد!

ثانیا: از سوخت لازم برای ادامه فعالیت نیروگاه‌های تولید برق محروم هستند. و برای تأمین سوخت نیروگاه‌ها باید دست نیاز به سوی کشورهای دیگر دراز کنند و بدیهی است که وقتی خزانه کشور از درآمدهای نفتی خالی باشد قدرت خرید سوخت و یا خرید انرژی از سایر کشورها نیز امکان‌پذیر نخواهد بود... و این، یعنی فرو رفتن در خاموشی، توقف فعالیت در تمامی مراکز تولیدی و صنعتی و زمینه‌هایی که به انرژی برق نیاز دارند. این واقعیات تلخ و ده‌ها نمونه مشابه دیگر فقط با یک حساب‌سرانگشتی و مراجعه‌ای- هر چند گذرا- به داشته‌ها و یافته‌های انکارناپذیر علمی قابل درک است و از نوع تحلیل‌های من‌درآوردی و آبکی برخی از مدعیان سیاست‌ورزی نیست که در پستوهای حزبی و جناحی ساخته و پرداخته شده باشد و...

حالا باید از کسانی که به کم‌دانی! و یا به فریب «عکس مار» می‌کشند و دانسته یا ندانسته، دیکته آمریکایی‌ها درباره توقف فعالیت هسته‌ای را به‌بهانه تحریم‌ها به فارسی ترجمه می‌کنند، پرسید، کدام یک از واقعیت‌های تلخ و فاجعه‌آفرین مورد اشاره را می‌توانید انکار کنید؟! و با استناد به کدام تحقیق و بررسی و یا گزاره علمی برای نسل‌های بعدی این مرز و‌بوم نسخه فاجعه می‌پیچید؟!

برخی از مدعیان که از یکسو پی‌آمد فاجعه‌بار پایان ذخایر فسیلی برای چند نسل آینده را قابل انکار نمی‌دانند و از سوی دیگر - به هر علت و با هر انگیزه‌ای - توقف فعالیت هسته‌ای کشورمان را توصیه می‌کنند، از انرژی‌های دیگر نظیر انرژی خورشیدی، انرژی بادی و یا آبی به عنوان جایگزین انرژی فسیلی یاد می‌کنند! که این توصیه‌ها قبل از آن که کارساز باشد، از شدت ناپختگی، خنده‌دار است، چرا که؛ انرژی خورشیدی هنوز قابلیت صنعتی شدن و تولید انبوه را ندارد. تولید انرژی از آب با توجه به این که کشورمان از جمله کشورهای خشک و کم‌آب است، ناممکن بوده و هرگز نمی‌تواند جوابگوی نیاز کشور پهناوری نظیر ایران اسلامی باشد. تولید انرژی از باد اولا؛ پرهزینه و ثانیا؛ کم بازده است و ثالثا- مهم‌تر ازهمه - کشورمان بادخیز نیست.

و اما، ممکن است گفته شود که بعد از پایان ذخایر فسیلی می‌توانیم به سراغ تولید انرژی هسته‌ای برویم! که باید گفت؛ فرایند تولید انرژی هسته‌ای، دستکم 20 سال زمان می‌برد.

و بالاخره گفتنی است؛ «درشت‌نمایی ریزها» و گنده‌گویی درباره «کوچک‌»ها یکی از شگردهای شناخته شده عملیات روانی است و کاربرد آن هنگامی است که دشمن در طرف مقابل و در میدان حریف، هیچ شخص، گروه، حزب و یا جمعیت قابل اعتناء و ریشه‌داری را با اهداف خود همسو نمی‌یابد تا خواسته تحمیلی خود را، خواسته بخشی از مردم در کشور حریف معرفی کند و از این طریق به آن مشروعیت! و مقبولیت! ببخشد. شگرد «درشت نمایی ریزها» دقیقاً در این نقطه به کار گرفته می‌شود و دشمن با بهره‌گیری از رسانه‌هایی که در اختیار دارد - چه داخلی و چه خارجی- به بزرگنمایی افراد فریب‌خورده و یا خدای نخواسته خریداری شده‌ای می‌پردازد که به هر علت آنها را شکار کرده است و تلاش می‌کند از «کاه» آنها «کوه» بسازد. بدیهی است که واقعیت «کوچک» این «گنده‌گویی»ها از نگاه مردم پنهان نیست ولی دشمن از به کارگیری شگرد یادشده دو هدف مشخص را دنبال می‌کند، اول؛ پمپاژ این «توهم» در داخل که قاطبه ملت نسبت به فلان گزینه مورد نظر نظام، نگاه یکسان ندارند! این مأموریت را برخی از رسانه‌های داخلی برعهده می‌گیرند و دوم؛ توجیه مردم خود که قرار است هزینه دشمنی با کشور حریف از کیسه آنان پرداخت شود. این وظیفه را رسانه‌ها و مقامات رسمی دشمن دنبال می‌کنند و...

گفتنی است روز گذشته صادق زیباکلام در وبلاگ خود در نامه ای خطاب به حسین شریعتمداری نوشت: " آیا در کشور های دیگر هم کسانی را که با این یا آن سیاست دولت های شان مخالفت می ورزند یا انتقاد می کنند را خائن، مزدور، صهیونیست، غربزده، وابسته، نفوذی، عامل بیگانه و.... خطاب می کنند."

متن کامل نامه زیبا کلام بدین شرح است:

بسمه تعالی

سرور مکرم جناب آقای حاج حسین شریعتمداری
مدیر مسئول روزنامه وزین کیهان دامة اقباله

با سلام و عرض ادب، همانطور که مستحضرند انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده ادبیات وعلوم انسانی دانشگاه تهران روز چهارشنبه 26 آذر نشستی برگزار می کنند در خصوص بررسی روند برنامه هسته ایی کشور. آقایان دکتر هرمیداس باوند، احمد شیرزاد، سیروس ناصری و این بنده حقیر از طرف انجمن دعوت شده بودیم. آقای سیروس ناصری البته نتوانستند حضور پیدا کنند. بخش هایی از آنچه که در آن نشست گفته شد توسط سایت ها درج شدند. مطالب گفته شده بالاخص توسط آقای دکتر شیرزاد و بنده با مخالفت و واکنش تند جنابعالی و برخی دیگر از همفکرانتان قرار گرفت.

برخی از این واکنش ها را که بنده بعد از نشست دانشگاه تهران رصد کردم عبارت بودند: مصاحبه خود جنابعالی و جناب سردار محمد کوثری با خبرگزاری فارس؛ اشاره اخبار ساعت 19 شبکه اول (27 آذر)؛ پاسخ های سردار محمد کوثری و آقای هادی ثروتی در برنامه زنده " بدون خط خوردگی" رادیو گفتگو (27 آذر)، مصاحبه جناب ابراهیم کارخانه ایی رئیس محترم کمیته هسته ایی مجلس، اظهارات سرکار زهره طیب زاده (نماینده محترم مجلس)؛ سرمقاله جناب محمد اسماعیلی در روزنامه جوان (27 آذر) تحت عنوان "دانشگاه تهران پاتوق مخالفان هسته ایی".

اینها بخشی از مطالب دوستان در پاسخ به عرایض بنده و دکتر شیرزاد بودند. بنده هیچ گلایه ایی از جانب آنها ندارم. بالاخره صدا و سیما تعلق به شما دارد و هرچه را که دلتان بخواهد در آن می گوئید. این هم حرف و حدیث تازه ایی نیست. دیش های ماهواره که از در و دیوار مملکت بالا رفته و حتی در روستاهای کشور هم ظاهر شده اند حاصل انحصار شما بر صدا و سیمای کشور است.

جناب شریعتمداری عزیز، سخن بنده نه اصلاً در باب آنست که بنده در دانشگاه تهران چه گفتم و شما و دوستانتان چه پاسخ هایی داده اید و دارید می دهید؛ و نه اصلاً گلایه از تحریف، دروغ و روایت یکسویه صدا و سیماست. نزدیک به سه ساعت مطالب نشست دانشگاه تهران در خصوص برنامه هسته ایی کشور ضبط شده که ما آنجا چه گفتیم و شما و همفکرانتان چه پاسخ داده اید. دست کم چند صد دانشجو در آن سه ساعت شاهد و شنونده حرفهای ما بودند و می توانند شهادت دهند که آیا در آن سه ساعت کلامی که در جهت مصالح و منافع ملی کشور و نظام بود گفته شد یا نه؟

جناب شریعتمداری، انگیزه من از نوشتن این نامه به محضرتان بازگو کردن داستانی است که در دوران خردسالی ام که به مدرسه می رفتم اتفاق می افتاد. بعضی وقتها از مدرسه که تعطیل می شدیم در سر راه منزل با بچه های دیگر دعوا می کردیم. من و برخی دیگر از بچه ها هر قدر هم که در دعوا کتک می خوردیم به "بزرگترمان" یک کلام نمی گفتیم. مادرم کشتیارم می شد که "کی تو را به این روز انداخته"، اما یک کلام نمی گفتم. اما برخی از بچه های دیگر بعد از دعوا به "بزرگترشان" مراجعه کرده و به اصطلاح دادخواهی می کردند.

حالا جناب شریعتمداری شده داستان من و شما. من و شما بر سر مسئله هسته ایی، جنگ، آمریکا یا هر مسئله دیگری مجادله مان می شود. بنده در یک سخنرانی ، مقاله یا مناظره مطلبی را می گویم یا می نویسم. جنابعالی هم پاسخ می دهید. اما متاسفانه دعوا فقط میان من و شما نمی ماند.

جنابعالی، آقای حمید رسایی و سایر "دلواپسان" توافق ژنو را سال گذشته بدتر از ترکمنچای اعلام فرمودید. بنده اما از توافق ژنو دفاع کردم و از جنابعالی و همفکرانتان این سئوال را پرسیدم که هسته ایی علیرغم این همه هزینه هنگفتی که مستقیم و غیر مستقیم ( هزینه تحریم ها) برای کشور داشته، چه فایده و ثمری اقتصادی برایمان به بار آورده؟ بالطبع شما و دوستانتان هم پاسخ هایی داده اید. اما متاسفانه "دعوا" صرفاً میان من و شما باقی نماند. "بزرگتری" بنام قوه قضائیه وارد مجادله من و شما شد و به شما کاری نداشت اما من را بواسطه آنچه در پاسخ شما در خصوص هسته ایی گفته بودم به اتهام "تشویش اذهان عمومی" و "تبلیغ علیه نظام" به یکسال حبس محکوم نمود. بنده یکسال دوندگی کردم تا با لطف برخی ازمقامات قوه قضائیه حبسم تبدیل شد به 5 میلیون تومان جزای نقدی.

جناب شریعتمداری، این همان حکایت دعواهای دوران مدرسه مان است. نمی شود که شما و دوستانتان هر چه دلتان می خواهد در مورد سیاست های هسته ایی این دولت بگوئید و گفته هایتان مصداق وطن پرستی و انقلابی گری توصیف شود اما اگر کسی سیاست های هسته ایی دولت قبلی را مورد مواخذه قرار دهد گفته هایش مصداق غرب زدگی، شرق زدگی، مزدوری و..... توصیف شود و بعد هم دادستانی انقلاب علیه اش پرونده تشکیل بدهد؟ جناب سردار کوثری هم در برنامه زنده رادیویی هم در مصاحبه با "فارس" علنا می فرمایند که مسئولین قضایی باید با این افراد(یعنی بنده و دکتر شیرزاد) برخورد نمایند.

دیگران هم مطالبی قریب به همین مضامین فرموده اند.اگر جنابعالی یا ایشان از مفید بودن آنچه هسته ایی برای کشور ببار آورده یقین دارید (که ظاهرا دارید)، پس چرا برای جلوگیری از آنچه که بنده یا دکتر شیرزاد در انتقاد از برنامه هسته ایی می گوییم متوسل به زور می شوید؟ حرفهای بنده یا دکتر شیرزاد در حضور چند صد دانشجو در دانشگاه تهران بود.

جنابعالی می فرمایید حرفهای ما درست نبوده و شما درست می اندیشید، بسم الله شما و سردار کوثری، دکتر جلیلی، آقای ثروتی و.... بفرمایید که چرا حرفهای ما نادرست و مال شما درست است؟ چرا پای قوه قضاییه را وسط می کشید؟ آیا در کشور های دیگر هم کسانی را که با این یا آن سیاست دولت های شان مخالفت می ورزند یا انتقاد می کنند را خائن، مزدور، صهیونیست، غربزده، وابسته، نفوذی، عامل بیگانه و....خطاب می کنند و خواهان آن می شوند که "قوه قضاییه و یا سایر مقامات دهان آنانرا ببندند"

1021 نمایش

نظر دادن