آخرین نیوز: حجت الاسلام والمسلمین دکتر عباسی فرد* - شنیدم آیت الله سيد محمد خامنه ای كه مردي بزرگ است و به او ارادتي ۳۵ ساله داشته و افتخار همکاری در دوره های اول و دوم مجلس شورای اسلامی با او را دارم در خصوص یکی از اصلی ترین استوانه های انقلاب و از ارکان اصلی نظام یار دیرین امام و بازوی اجرایی و مشورتي رهبری معظم انقلاب مصاحبه اي تند و خشن و اظهاراتي لخت و عريان داشته باور نکرده و سخت مقاومت نمودم.
چون او را اهل تقوا و از افرادي مي دانستم که "ما يلفظ من قول إلا لديه رقيب عتيد " را با تمام وجود پذیرفته و قبر و قيامت و رسيدگي به ذره المثقال خوب و بد را قبول دارد.
چون او را چهره ای فرهیخته و علمی و از اصحاب حوزه و دانشگاه در رشته دين و حقوق می شناختم آنهم با دارا بودن پروانه وکالت ای از گذشته های دور با قدرت دفاع از متهمان در فضای سنگین ظلم و استبداد ستم شاهی با روحيه اي كه جز با سند و مدرك و حجت الهي همه چيز را زیبا می بینند تا آنجا كه در كمال حريت و شهامت از مردان بزرگي چون مهدي بازرگان و گروه او حمايت مينمودند.
چون او را از افرادي نمي ديدم كه ديگران را نردبان كند تا ديده شود و از رهگذر تخریب بنیانهای دین و اخلاق و انصاف و مردانگی از نمد فراهم شده کلاهی كسب نمايد يا چون برادر حاتم طائی در مقام رقابت با برادری که فخر عالم و آفاق است برآمده و از ناحيه مادر ملامت شود كه برای حاتم شدن دير شده و او خوب میداند كه "بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتي برد" او نيازي به كاسبيهاي رذيلانه برخي سياسيت بازان را ندارد، چون داراي عظيم ترين تاج و فخر جامعه امروز است و صد البته كه بايد بجاي آتش به خرمن اسلام و انقلاب و روحانيت زدن در حفظ و حراست اين سرمايه بكوشند و به تعبير معصوم كه فرمود شما وظيفه مضاعف داريد" لمكانك منا" و در يك كلمه ما توقعم اين است كه امثال ايشان در نقش بیمه حوادث و بلایا و خطرهای های سخت نظام در تقویت مبانی و ارکان نظام شب و روز بي قرار باشند. آیت الله سيد محمد خامنه ای می تواند چونان علی (ع) در كنار حضرت رسول(ص) از نظام و ارزشهاي آن ديده باني نموده و از برخي آسیب و خطرهاي سخت در حوزه ولايت جلوگيري نمايند. چون او را از اولاد و احفاد حق گوي و حق جوي مطلق عالم امیرالمومنین و در آن سير جريان ميبينيم كه بر كشته مالك در مقام قدرداني و حق شناسي از مالك حتي بعد از شهادت فرياد ميزند و ميفرمايد "مالك و مالك" عجب مالك اشتري از دست داديم او قله اي سخت و دست نيافتني و دريايي خروشان پر خير و بركت بود من رابطه اي بين قبيله سادات از تبار پيامبر(ص) و علي(ع)و پادشاهان و حاكمان يمن و پاداش سنماري نميبينم.
ولي عليرغم همه تلاش و تكاپوي كه در افكار داشتم با سندي بنام رمز عبور مواجه شدم كه چون پتكي سنگين بر فرقم فرود آمد و همه رشته هايم پنبه شد. مصاحبه جناب ايشان در مجله رمز عبور.
مصاحبه را خواندم حقيقتاً حالت رمز عبور داشت رمزي براي عمليات و رمز عبوري براي جلب نظر و كسب مجوز ورود خصوصاً در شب و تاريكي ولي جمله اي در آن ديدم كه هم به من كمك كرد تا بپذيرم بزرگان هم ممكن است به دام بيافتند و هم اشتباه بزرگان ميتواند خيلي بزرگ باشد و هم درس عبرتي براي تمام آنان كه از سر صدق و دلسوزي به عرصه ها و ميدانها سخت گفتن و نوشتن وارد ميشوند تا مواظب باشيم در دام نيافتيم.در پايان مصاحبه چنين آمده بود: در جريان نامه 8 نفر نماينده مجلس تحت شرايطي قرار گرفته و به دام آنان افتادم.
لازم به ياد آوري است كه من آنروز دقيقاً در متن ماجرا بودم واكنش نمايندگان مجلس و گروههاي چپ و راست آنروز با مسئله مك فارلين را تعقيب و پيگيري مينمودم .
جريان راست سنتي مجلس شوراي اسلامي جلسه اي هفته اي به رياست و هدايت آيت الله يزدي كه از زجر ديدگان انقلاب و از تآثير گذاران در آن و از با وفاترين ياران امام و رهبري هستند داشتيم كه اتفاقاً آن شب جلسه با حضور حدود هفتاد نماينده در منزل ايشان برگزار ميشد. دوستانمان نامه را براي توضيح و توجيه و امضاء گرفتن در آن جلسه مطرح نمودند و صحبتهاي مختلفي شد كه چون المجالس بالامانات است تنها بخشي از اظهارات خودم را بيان ميكنم من در آن جلسه بشدت با سوال از وزير امور خارجه در خصوص سفر مك فارلين مخالفت نمودم و اولين فردي بودم كه با توضيحاتي از جمله هر كس نامه را امضاء ميكند بايد خودش را براي مقابله و پاسخگويي به امام آماده كند، جو جلسه را به سمت مخالفت با سوال بردم كه فرداي آنروز وقتي صداي ملكوتي اين تذهبون امام چرت خفتگان را پاره كرد آقاي فواد كريمي نماينده آنروز اهواز با صداي بلند در مجلس فرياد زد فارسهاي سياسي و پر مدعا چرا پيام اين لر حق شناس را نگرفتيد.
راستي اين بزرگان رابطه آقاي هاشمي با امام را قبل از علني شدن مبارزات و اخبار و اطلاعاتي را كه زيركانه و هوشمندانه از مجلس و دولت و درباربا سختي و خون دل تهيه ميكرد و تقديم امام مينمود و ماموريتهايي كه پيش از همه و قبل از همه از جانب امام انجام داده را فراموش كرده اند.
راستي آن هاشمي كه جسد كتك خورده اش در شكنجه گاههاي ساواك بگونه اي بود كه مرحوم آيت الله منتظري ميگويد: وقتي از كنار آن گذشتم بعلت شدت جراحات برايم قابل شناسايي نبود و او كه در سامان دادن نظام و تاسيس آن تا حد مرگ و ترور همواره هدف ضد انقلاب داخلي و اربابان خارجي بود ميتواند سوژاي باشد كه شرق و غرب براي ربودن و نابودي انقلاب و نظام اسلامي روي او سرمايه گذاري كنند.
راستي يادمان رفته آنروز كه در پناهگاههاي امن مجلس شوراي اسلامي قرار داشتيم و باز هم دل توي دلمان نبود هاشمي به نيابت از امام و با هماهنگي حمايت رهبري امروز جنگي تقريباً جهاني را در ميان خون و دود و آتش فرماندهي ميكرد آنهم نه دود و آتشي كه يك نفر در جمعي به دروغ اظهار نموده بود جبهه بوده پرسيده بودند چه خبر بود با خاراندن بدن گفته بود تمامش دود و آتش بود.
راستي صبر و قرار و مصلحت بيني و خير انديشي او را در برابر اين همه حمله و هجوم بخاطر اينكه او از صاحبان اصلي نظام و انقلاب است چقدر بايد ناديده گرفت.
هر چند مرحوم كمپاني در مورد اميرالمومنين ميگوييد او محتاج شهادت و گفتن افراد نيست "سل خندقاً و خيبرا و بدراً فانهم لما اقول ادري" بهترين گواهان او صحنه مبارزات سخت و روزهاي نفس گير انقلاب و جنگ است.
راستي اين معرفي درستي از امام است كه حلقه هاي اول يارانش اينگونه معرفي شوند و آيا اينگونه معرفي نمودن يكي ازاسطوره هاي تاريخ كه هوش و تدبيرش اهل زمين و آسمان را به اعجاب وا داشته ناحق و ناروا نيست كه اصرار كنيم او كراراً از ناحيه نزديكترين افراد خود فريب خورده است از اين فضاي مسموم و آلوده بايد بخدا پناه برد چون فضا به گونه اي غبار آلود شده كه روزي العياذبالله سلمان و ابوذر را هم دروغگوياني در اطراف پيامبر فرض و معرفي نماييم.
او محتاج گفتن و نوشتن ما نيست او با اين تخريبها ميدان را خالي نميكند ولي تبعات و جمع جبري اين همه جفا در حق سابقين اولين بشدت با آموزه هاي اسلام ناسازگار است و به اساس و ريشه انقلاب و نظام و امام و راه نوراني امام آسيب جدي وارد ميكند. خصوصاً كه اگر اعمال و رفتار و گفتار و نوشتارمان براي خدا و دين خدا و خدمت بندگان خدا باشددر شبهات و اختلافات شاخص ما پيامبر و امير المومنين و ائمه و معصومين و مراجع و امروز هم مقام معظم رهبري فصل ختام است و نظرات آن حضرت براي همه حجت شرعي است.
در پايان از خدا ميخواهم خواسته يا ناخواسته در برابر اردوي ولايت ودر قرار گاه اردوي آتش تهيه دشمن عليه اصحاب و ياران امام قرار نگيريم چون سخت ترين نبرد جنگ با خوديهاي فريب خورده است امير المومنين در پايان سه جنگ بزرگ و خونين سه جمله را به يادگار گذاشت يك جا فرمود: خار درچشم و استخوان در گلو اين مصائب را تحمل نمودم و در جاي ديگر با كمال سر بلندي فرمود: " فقعت عين الفتنه" من توانستم چشم فتنه را از كاسه سر خارج نموده و فتنه را پايان دهم اما در مقابل خوارج و نهروانيان و پيشانيهاي پينه بسته با پيشينه ها درخشان با آه و تاسف ميفرمايند" يا ليتني مت قبل عشرين سنه" كاش بيست سال زودتر از دنيا رفته بودم تا شاهد فرو پاشي در اردوي خوديها نبودم.