تاریخ انتشار: چهارشنبه, 28 مهر 1395 ساعت 09:07

کیهان: کار از تعمیر کابینه گذشته است!

موضوع ناتوانی و ناکار‌آمدی کابینه،حرف امروز و دیروز نیست، بلکه از سال نخست و حتی از زمان معرفی وزرا، بسیاری از دلسوزان و حتی حامیان جدی دولت، از آن سخن می‌گفتند و تاکید داشتند که این تیم توانایی احقاق وعده‌ها را ندارد و نمی‌توان روی آنها حساب کرد‌.

روزنامه «کیهان» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت:

یکی از چیز‌هایی که در روزگاری نه چندان دور خیلی عادی و طبیعی رواج داشت، تعمیر ظروف بود. مردم ظروف فلزی خود را که به هر دلیلی سوراخ شده بود‌، به دست لحیم‌کاران می‌‌دادند و آنها هم لحیم‌کاری و تعمیر می‌کردند. اما گاهی می‌شد که استاد کار، ظرف را آنقدر پوسیده می‌دید که لحیم‌کاری را بی‌فایده می‌دانست و از تعمیر آن ابا می‌کرد. اینجا بود که می‌گفتند «آفتابه خرج لحیم‌» است! کنایه از اینکه قلعی که برای لحیم‌کاری مصرف می‌شود، با ارزش‌تر از خود ظرف سوراخ است و این تعمیر آن اصلا صرف نمی‌کند.

چند روزی بود که خبر ترمیم کابینه و جابجایی‌های کم تعداد و پر تعداد وزرا، دهان به دهان نقل می‌شد و بازار شایعه هر دم داغ و برافروخته‌تر می‌شد و می‌شود. اول صحبت از یک وزیر بود، بعد شد سه وزیر و دست آخر هم پنج وزیر! تا اینکه سرانجام دیشب، خبر استعفای دو  وزیر ورزش و جوانان، ارشاد منتشر شد.

اینکه اصل این حرف‌ها و آن اسم‌ها شایعه است یا حقیقت دارد‌، موضوع این نوشتار نیست و به نظر می‌رسد فضا‌سازی‌های عامدانه و هدفمند، جزئی از ماهیت خبری و عملیات روانی دولت یازدهم باشد و طبیعتا مردم تا به حال به آن عادت کرده‌اند. بر آنها پوشیده نیست که برخی از این برنامه‌ها ترتیب داده می‌شود تا جامعه سرگرم و مشغول باشد و بازار داغ هیاهو و شایعات، جلوی مطالبه توقعات اصلی را بگیرد. اما اینکه این جابجایی‌ها‌ی احتمالی چه فایده‌ای دارد‌، چه کسی چه نفعی از آن می‌برد‌، چه کسانی در اولویت هستند و موضوعاتی از این دست را می‌توان به بحث گذاشت.

1- موضوع ناتوانی و ناکار‌آمدی کابینه،حرف امروز و دیروز نیست، بلکه از سال نخست و حتی از زمان معرفی وزرا، بسیاری از دلسوزان و حتی حامیان جدی دولت، از آن سخن می‌گفتند و تاکید داشتند که این تیم توانایی احقاق وعده‌ها را ندارد و نمی‌توان روی آنها حساب کرد‌. مثلا عبدالله رمضان‌زاده، سخنگوی دولت اصلاحات دراین‌باره گفته بود: «‌واقعیت این است که نیروهای سیاسی کارآزموده‌ای با روحانی کار نمی‌کنند. برای اداره یک وزارتخانه یا یک سازمان بزرگ دولتی فقط دانش کافی نیست و تجربه هم لازم است. تیم اقتصادی دولت روحانی، تجربه قوی اجرایی نداشتند و فقط با روحانی رفاقت داشتند؛ بعضی هم که سن بالایی داشتند و تحرک لازم را نداشتند. کم‌تجربگی و درعین حال محافظه‌کاری و کم‌ریسک‌پذیری از صفات کابینه دولت روحانی است.

از همان زمانی که روحانی دولت را از احمدی‌نژاد تحویل گرفت، ما منتظر یک تیم ریسک‌پذیر و پویاتری بودیم ولی متأسفانه دولت روحانی هیچ‌کدام از این صفات را نداشت. مشکل عمده روحانی‌، نداشتن سابقه در کارهای اجرایی است و به همین خاطر از نیروهای اجرایی و باتجربه کشور، شناخت کمتری داشت ... روحانی فقط رئیس‌جمهوری کسانی نیست که خواهان رسیدگی به گره‌های کور سیاسی هستند. اولویت اول مردم ایران، رسیدگی به مسائل معیشتی است.» این قبیل اظهارات نشان از آن دارد که ضعف و ناتوانی دولت از مدت‌ها قبل، بر نزدیکترین یاران آن هم آشکار بوده و البته مردم ،بار همه سختی و مصیبت آن را صبورانه و ناچار به دوش کشیدند.

2- اگر چنین است- که همه شواهد این را ثابت می‌کند- منطقی و معقول این بود که دولت، به محض اینکه متوجه ناکارآمدی وزیری شده بود، محترمانه از او در سنگر دیگری استفاده کند و شخص توانمندی را جایگزین نماید. اما حالا و هفت ماه مانده به انتخابات، ناگهان ایده جابجایی وزرا و ترمیم کابینه، معنای خاصی نمی‌دهد!؟ اصلا در این مدت کوتاه، شخص تازه‌وارد چه کار خاصی می‌تواند بکند!؟ کسانی که کمترین آشنایی با کار اجرایی و مدیریتی دارند می‌دانند که جابجایی مدیر‌، تبعات فراوان و عزل و نصب‌های وسیعی در پی دارد (به خصوص که دولت تدبیر و امید با مدیران پیشین به جای کلید، با داس مواجه شد!) و در نتیجه از همین حالا می‌توان پیش‌بینی کرد که باقیمانده عمر دولت در وزارتخانه‌هایی که احتمالا وزیر تازه‌ای به خود می‌بینند، صرف عزل و نصب و مراسم بی‌خاصیت تودیع و معارفه خواهیم بود و اتفاق تازه‌ای رخ نخواهد داد!

3- همه کسانی که اکنون منصب وزارت را در اختیار دارند،در روز نخست‌، برنامه‌ای مفصل به مجلس برده، جلسات متعددی با کمیسیون‌ها و نمایندگان داشته و آنها را قانع کرده‌اند که برنامه آنها، مفید به حال حوزه تحت تصدیشان خواهد بود و سپس رای اعتماد گرفته‌اند. فرجام کار و کارنامه آنها با آن همه برنامه ادعایی‌، اکنون پیش روی ملت است و بیان حال و روز مردم، توضیح واضحات است! اکنون‌، آیا کسانی که احتمالا به کابینه وارد می‌شوند، برنامه تازه‌ای دارند !؟و آیا برنامه آنها، به گونه‌ای است که در همین چند ماه پایانی، منجر به رخداد تحول و بهبود اوضاع شود!؟ اگر چنین است و اگر دولت، چنین مهره‌هایی در آستین داشته که چند ماهه می‌توانند کاری کنند که اسلاف آنها در سه سال و نیم نکرده‌اند، چرا زودتر آنها را بکار نگرفت و این همه ناکامی برای خود خرید!؟

4- نکته بسیار مهم دیگر وزارتخانه‌هایی است که خبر استعفای وزرای آنها منتشر شده است‌. اکنون خبر رسیده که وزرای ارشاد، آموزش و پرورش و ورزش و جوانان، استعفا داده‌اند. بی‌تردید و بلافاصله این سؤال به ذهن مردم متبادر می‌شود که چرا این دو نفر!؟ قطعا این دو وزیر در سه و نیم سال گذشته (فارغ از برخی خدماتشان) عملکرد بسیار ضعیفی داشته‌اند و تا همین جا هم برای رفتن تاخیر داشته و مراد، دفاع از عملکرد آنها نیست. بلکه پرسش محوری این است که کجای کابینه به ترمیم فوری نیازمند است و کدام وزارتخانه‌ها در اولویت است!؟ مسئله مردم ورزش بود یا معیشت و اقتصاد!؟ کنسرت یا بیکاری و رکود!؟ می‌بینیم که همین حالا هم که مانوری برای ترمیم کابینه مطرح است، باز هم سرقفلی‌داران دولت سرجایشان هستند در حالی که‌، همه مشکلات از همان ناحیه است! آیا وزیر صنعت که در دوران تصدی او، بی‌سابقه‌ترین رکود بر اقتصاد کشور حاکم شده است، هنوز هم مستحق حضور در آن وزارتخانه است!؟ اینکه آقای وزیر، رئیس ‌ستاد انتخاباتی آقای روحانی و تامین‌کننده هزینه‌های وی بوده ارتباطی به ادامه حضور او در کابینه ندارد!؟ آیا بیکاری حداقل شش و نیم میلیون نفر، تعطیلی بیش از 60 درصد صنایع و نابودی ده‌ها کارخانه بزرگ و قدیمی مثل ارج و ایرانا و ... برای خداحافظی با وی کافی نبود!؟ آیا وزیر مسکن که با نابودی پروژه‌های مهم مسکن مهر و تحمیل رکود فزاینده بر این حوزه‌، یک تنه بیش از 130 رشته شغلی را تعطیل کرد و میلیاردها دلار و تومان سرمایه تولید‌کنندگان را نابود کرد‌، هنوز هم خدمت تازه‌ای در آستین دارد و باید در کابینه حضور داشته باشد!؟

نامه اخیر رئیس ‌بانک مرکزی به رئیس‌جمهور به روشنی نشان می‌دهد کسانی که در این سه سال و نیم با هستی مردم بازی کرده‌اند و اکنون، خطر سرریز مخاطرات انباشت شده، خودشان را هم ترسانده‌، سر جایشان هستند و تازه دست به تکاپوهای نمایشی می‌زنند! مضمون نامه ولی‌الله سیف رئیس بانک مرکزی به رئیس‌جمهور حاوی یک درخواست و اقرار است «‌دولت در اسرع وقت، نسبت به تسویه بدهی‌هایش به بانک مرکزی اقدام کند... در دو سال اخیر، با هدف پنهان داشتن میزان فزاینده بدهی‌های دولت به بانک مرکزی، ترازنامه‌ای ارائه نشده است! حال اگر قرار باشد با این میزان بدهی، ترازنامه بانک مرکزی منتشر شود، آبرویی برای دولت باقی نمی‌ماند!» این نامه به روشنی حکایت از آن دارد که آرامش مورد ادعای آقایان در حوزه اقتصاد، به خاطر استقراض مدام از بانک مرکزی است و سونامی که خیلی‌ها درباره آن هشدار می‌دهند، از آنجا نشأت گرفته است! حالا وزیر ورزش و ... نیاز به جابجایی دارند یا تیم اقتصادی‌!؟

اکنون آشکار و غیر قابل انکار است که دولت در همین ماه‌های پایانی هم، بیش از آنکه در فکر گره‌گشایی از کار مردم و رفتار صادقانه با آنها باشد، دغدغه انتخابات بهار 96 را در سر دارد و می‌کوشد با رفتار و حرکات نمایشی‌، تظاهر به چالاکی و پر‌تحرکی کند! حامیان ریز و درشت دولت هم با وجود اقرار به ناکارآمدی دولت‌، حالا به جای عذر‌خواهی از جفای بزرگی که در حق مردم روا داشته‌اند، ژست اخلاق‌مداری می‌گیرند و خود را اخلاقاً موظف به حمایت از روحانی می‌دانند! یکی از همین سینه‌چاکان اخیرا در لرستان گفته: «روحانی در بسیاری از بخش‌ها موفق نبوده ولی ما اصلاح‌طلبان نمی‌توانیم بگوییم به ما مربوط نیست بلکه شیوه اخلاقی این است تمام‌قد از او حمایت کنیم‌(!) حمایت من از او نه به واسطه این است که کارنامه خیلی درخشانی دارد. دلیل اینکه می‌گویم از او حمایت کنیم مسائل سیاسی نبوده بلکه به دلیل حفظ مسائل اخلاقی است(!) ما نمی‌توانیم با مردم مانند اسباب‌بازی، بازی کرده و به بدنه اجتماعی بگوییم به روحانی رای دهید سپس چهار سال دیگر وقتی دیدیم هوا پس است بگوییم به ما چه مربوط است»! می‌بینیم که در نگاه این جریان، بعد از چهار سال هم باید به مردم دروغ گفت، باید به مردم آدرس غلط داد و باید به مردم قرص خواب‌آور داد تا همه چیز را فراموش کنند!

965 نمایش

نظر دادن