تاریخ انتشار: دوشنبه, 13 ارديبهشت 1395 ساعت 10:30

جزئیات نخستین همکاری هسته‌ای تهران- واشنگتن

ایران: انتشار خبر قرارداد فروش «آب سنگین» ایران به امریکا که ذیل تعهدات برجام به امضا رسید، در کانون خبرهایی نشست که مناسبات تهران- واشنگتن را بعد از حل چالش هسته‌ای به صورت ویژه‌ای رصد می‌کند. این توافق فارغ از آنکه نشان دهنده پایان یافتن یک چالش دامنه دار هسته‌ای و به رسمیت شناختن جایگاه جدید ایران در باشگاه هسته‌ای جهان است، مؤید این نکته بود که بهره‌گیری از ابزار دیپلماسی تا چه‌اندازه در مسیر تحقق منافع ملی اهمیت دارد. با سخنگوی سازمان انرژی اتمی درباره جزئیات این قرارداد گفت‌و‌گو کردیم. بهروز کمالوندی فروش مازاد آب سنگین ایران به امریکا را در حالی‌که مقام‌های امریکایی درصدد متوقف کردن فعالیت «رآکتور اراک» بودند، واجد اهمیت سیاسی و ارزش تاریخی بالایی توصیف کرد. مشروح این گفت‌و‌گو از نظر می‌گذرد.

درباره جزئیات توافق اخیر میان ایران و امریکا توضیح دهید؛ توافقی که بر مبنای آن ایران 32 تن آب سنگین مازاد خود را به امریکا فروخته و به نوبه خود نخستین همکاری تهران و واشنگتن در چارچوب برجام را رقم زده است.

این توافق در حالی میان ایران و امریکا به امضا رسیده است که مصرف آب سنگین جدید رآکتور اراک تا 5 سال آینده تنها 65 تن است و برای تأمین نیازهای اضطراری در شرایط خاص، 65 تن مازاد بر این مقدار نیز کنار گذاشته شده است و مابقی آن به کشورهای متقاضی فروخته می‌شود.جمع این دو ۱۳۰ تن می‌شود که ما خیلی بیشتر از این ۱۳۰ تن و چیزی در حدود 200تن در اختیار داشتیم. بنابراین با در نظر گرفتن ملاحظات برجام که تعیین می‌کند ایران مازاد یکصد و سی تن آب سنگین تولیدی خود را به بازار‌های بین‌المللی عرضه می‌کند برای فروش آن اقدام کردیم. این در حالی است که با توجه به حساسیت و استراتژیک بودن آب سنگین و در نظر گرفتن مسائل امنیتی و تعهدات بین‌المللی نمی‌توان این ماده را به هر کشور یا هر جایی صادر کرد و ما بر اساس قوانین تجاری و بین‌المللی در این حوزه به فروش این مواد اقدام کردیم. طبیعتاً به همین دلیل وارد مذاکره با کشورهای مختلف دنیا شدیم امریکایی‌ها علاقه‌مندی خوبی نشان دادند البته همه ملاحظات حقوقی و مالی بررسی شده است تا مطمئن شویم این کشور بازار تجاری قابل اعتمادی است. برای ما بازار امریکا یک هدف بود اینکه ما محصول یک کارخانه‌ای را که آنها بنا داشتند تعطیل کنند به خود همان کشور ارسال کنیم به لحاظ سیاسی و ماندگاری در تاریخ ارزش بالایی دارد به همین دلیل با آنها وارد مذاکره شدیم و چندین دور مذاکرات فشرده صورت گرفت و به قراردادی در وین بین یکی از شرکت‌های وابسته به سازمان انرژی اتمی کشورمان با مؤسسه «UT-Battelle» از امریکا منتهی شد.این شرکت به نمایندگی از طرف مؤسسه اوکریچ طرف قرارداد شرکت ایرانی است. اوکریچ یک مؤسسه تحقیقاتی است که هم برای مصرف خود و هم برای دیگر شرکت‌های امریکایی نیاز به آب سنگین دارد واین توافق از طریق این مؤسسه صورت گرفت. به این ترتیب با قراردادی که میان ایران و امریکا به امضا رسیده است تکلیف ۳۲ تن از مازاد آب سنگین ما مشخص شده است و بقیه هم باید بتدریج در بازارهای جهانی فروخته شود. این توافق می‌تواند سبب دستیابی ما به بازار بهتر صادراتی و قابل اتکا باشد. نباید فراموش کرد که امریکا به تنهایی 90درصد از بازار جهانی غیرهسته ای(یعنی حوزه تحقیقاتی و داروسازی) این ماده را در اختیار دارد بنابر این برای ما بازار امریکا یک بازار هدف عمده محسوب می‌شود.

رایزنی برای دستیابی به این توافق از طریق چه کانال ها و مجاری صورت گرفته است؟ از طریق سازمان انرژی اتمی بوده یا از طریق کانال‌های سیاسی؟

موضوع از طریق شرکت‌های وابسته به سازمان انرژی اتمی به عنوان یک بحث جدی تجاری دنبال می‌شد البته ملاحظات سیاسی هم با در نظر گرفتن موانعی که ممکن بود به دلیل همین مسائل سیاسی به وجود آید مورد توجه بود طبیعتاً پیگیری این موضوع با هماهنگی وزارت خارجه بوده است که در ماه‌های گذشته این موضوع را دنبال کرده و فضا را مهیای اجرای چنین قراردادی کرده است.
برخی از منتقدان دولت با انتقاد از رقم این قرارداد مدعی‌اند که ایران آب سنگین را بسیار پایین تر از قیمت جهانی به فروش رسانده است و در واقع ارزان فروشی کرده است... نظر شما در این رابطه چیست؟

قیمت آب سنگین به شرایطی مانند نوع آب سنگین و شرایط تولید آن و نیز برخی متغیرهای دیگر بخصوص میزان و مقدار آن بستگی دارد بسته به عوامل یاد شده می‌تواند حتی تا چند برابر افزایش یابد به این دلیل نباید در موضوع قیمت بدون ملاحظات بازار و کارشناسی اظهارنظر کرد.ما درباره قیمت، مذاکرات بسیار مفصلی با امریکایی‌ها داشتیم و حتی یک دور مذاکرات‌مان بلا نتیجه باقی ماند و دو طرف میز مذاکره را ترک کردند. خواسته ما این بود که قیمت پرداختی امریکا حتماً با قیمت روز و متناسب با قیمت آب سنگینی که این کشور از کشورهای مختلف بخصوص محصولی که از کانادا وارد می‌کند،متناسب باشد. بنابراین اطمینان یافتیم که قیمت فروش ما به امریکا عادلانه و مناسب است. ما برای حفظ بازار باید بر سر قیمتی توافق می‌کردیم که به نفع هر دو طرف باشد بسیار طبیعی است که قیمت‌های ما می‌بایست با قیمت تأمین کننده‌های سنتی آنها مثل کانادا نسبتی داشته باشد. میزانی که خریدار سفارش می‌دهد مهم‌ترین عامل است مثلاً چنانچه کشور یا شرکتی تنها پنج کیلو نیاز داشته باشند شما می‌توانید آن را به چندین برابر قیمت عمده فروشی عرضه کنید ولی بنای ما این نبوده که خرده فروشی کنیم و اصولاً بدلیل ملاحظات مختلف چنین کاری عملی نیست.ما با در نظر گرفتن شاخص‌های اقتصادی دنیا متناسب با قیمت روز این توافق را نهایی کردیم حتی ممکن بود امریکایی‌ها بتوانند برای این مقدار از جای دیگر با قیمت پایین تر آب سنگین مورد نیاز خود را تأمین کنند اما آنها هم با در نظر گرفتن میزان کیفیت درجه آب سنگین ایران،علاقه‌مند بودند که این آب سنگین مورد نیاز خود را از ایران تهیه کنند.

آیا می‌توان گفت که با امضای این توافق، همکاری‌های دیگری نیز میان ایران و امریکا در زمینه فعالیت‌های هسته‌ای (همان طور که فصل سوم برجام پیش‌بینی کرده است) شکل بگیرد؟ و آیا صحبتی درباره آن مطرح شده است؟

ما در حوزه همکاری‌های علمی مانع جدی نداریم مگر بر اساس قوانین و مقررات دو طرف. امریکایی‌ها بنا به دلایلی برای خودشان در رابطه با برخی کشورها یکسری محدودیت‌هایی وضع کرده‌اند ولی همکاری ما با آنها فعلاً در قالب برجام انجام می‌شود. ضمیمه سوم برجام زمینه این همکاری‌ها را مشخص کرده است. مثلاً درباره «رآکتور بازطراحی شده اراک» کشورهای 1+5 متعهد شده‌اند که در قالب یک مشارکت بین‌المللی با ایران همکاری داشته باشند که هر کدام در یک الی دو حوزه، همکاری خود با ایران را تعریف کرده‌اند؛ به طور مثال امریکایی‌ها دراین حوزه «مرور طراحی»را برای خود در نظر گرفته‌اند و بقیه کشورها مثل آلمان و انگلیس هم علاوه بر پذیرش این مورد، تأمین تجهیزات را هم قبول کردند. شاید اگر قوانین و مقررات امریکایی‌ها اجازه می‌داد بدشان نمی‌آمد که به ایران تجهیزات هم بفروشند. اما حالا این تعامل در راستای برجام تعریف شده است و اهداف آن مشخصاً در حوزه رآکتور آب سنگین است.

آیا روند کاری که قرار است کارگروه ویژه«ایران و امریکا و چین» برای بازطراحی اراک پیش ببرند مطابق زمانبندی صورت گرفته انجام شده است؟ انتقادهایی درباره تأخیر در اجرای این پروژه مطرح شده است...

فرآیند بازطراحی رآکتور اراک تا بهره ‌برداری ازآن کاری 4 تا 5 ساله شامل مراحل مطالعاتی، طراحی اولیه،طراحی تفضیلی وساخت را شامل می‌شود. انتقاد از اجرایی شدن پروژه بازطراحی اراک از آنجایی ناشی می‌شود که برخی قراردادهای مربوط به این کار را با فرآیند اجرایی شدن قراردادهای تجاری یکسان می‌دانند و البته از این منظر به شروطی استناد می‌کنند که رهبر معظم انقلاب برای تضمین اجرای این پروژه تعیین کرده‌اند. آنها به اشتباه قرارداد قوی را معادل قرارداد تجاری تلقی می‌کنند این در حالی است که سند تضمین کننده بازطراحی رآکتور آب سنگین اراک یعنی «سند رسمی» فراتر از یک قرارداد تجاری است و ضمانت اجرای سیاسی و بین‌المللی دارد این سند مهم در سطوح بالا و به امضای همه وزیران خارجه ایران و 1+5 رسیده است. بعد از آن هم بیانیه سه جانبه‌ای میان امریکا و چین و ایران به عنوان نمایندگان مسئول پیگیری این کار، صادر شد ضمن اینکه امضای قراردادهای تجاری مربوطه نیز در روند مناسب با سرعت مطلوب دنبال می‌شود. این در حالی است که ما در مسیر اجرای این پروژه اصرار داشتیم که کارها را خودمان انجام دهیم و صاحب و مدیر پروژه باشیم و دیگران با ما همکاری کنند. اما تعیین جزئیات اجرای این قرارداد و تقسیم کار آن از جمله نحوه تولید و تأمین سوخت و مشخصات فنی آن نیاز به زمان دارد. در همین راستا رفت و آمدهای زیادی انجام شده و کار با سرعت مطلوبی پیش می‌رود به‌طور مثال چینی‌ها اصرار داشتند که از همان سوخت تولیدی قبلی خودشان برای رآکتور استفاده کنیم درحالی‌که ما می‌خواهیم آن‌را به صورتی که خود مطلوب می‌دانیم تولید کنیم بنابراین اصولاً تا این جزئیات فنی مشخص نشود نمی‌توان قرارداد تجاری امضا کرد. این درست نیست که برخی‌ها فقط مقصد و هدف را فقط رسیدن به قرارداد تجاری قرار دهند. لزومی به عجله نیست باید کارها به نحوی پیش رود که شتاب لازم را داشته باشد ما الان در طراحی پایه‌ای خیلی جلو رفته ایم و می‌توان حتی جلوتر از برنامه تعیین شده طی سه تا پنج سال آینده و با سرعت بالا کار را پیش برد.

روسیه در روند همکاری هسته‌ای با ایران در چارچوب برجام چه نقشی ایفا می‌کند؟ بویژه که سابقه همکاری این کشور با ایران در خصوص ساخت و راه‌اندازی نیروگاه اتمی بوشهر قدمتی طولانی دارد.
در چارچوب برجام براساس توافقی که درباره فردو داشتیم، قرار شد که در یکی از بال های آن همه تأسیسات حفظ شود و 1044 ماشین سانتریفیوژ در حال چرخش در آن وجود داشته باشد. یعنی تجهیزات و زیرساخت‌های آماده‌ای وجود داشته باشد که در صورت نیاز بتوان بلافاصله آنها را به جریان بیندازیم. کار دیگر در فردو تولید ایزوتوپ‌های پایدار است که در این رابطه با روس‌ها همکاری خوبی را آغاز کرده‌ایم و در حال پیشرفت خوبی هستیم. تبدیل شدن به کشور تولیدکننده ایزوتوپ پایدار هدف بسیار مهمی است که با جدیت توسط سازمان انرژی اتمی پیگیری می‌شود.
با وجود پایبندی ایران به اجرای تعهدات هسته‌ای خود در چارچوب برجام شاهد بروز پاره‌ای مشکلات در روابط تجاری ایران و اروپا هستیم این در حالی است که یکی از اهداف کمیسیون مشترک ایران و 1+5 که بعد از اجرایی شدن برجام تشکیل شده است رسیدگی به مشکلات ناشی از اجرایی شدن برجام است، بفرمایید آیا مشکلات اخیر مراودات بین بانکی ایران و اروپا به این کمیسیون ارجاع شده است؟ و آیا موضوع دیگری هم در جلسات این کمیسیون مطرح شده است؟

کمیسیون مشترک مکانیزمی برای حل مشکلاتی است که در فرآیند اجرایی شدن برجام رخ می‌دهد. این کمیسیون هر چند وقت یک بار در سطح معاونان وزیر جلسه می‌گذارد و درباره موضوع‌های مورد اختلاف به بحث نشسته یا حتی درباره برخی مسائل تفاهمات تازه‌ای صورت می‌دهند و درنهایت تصمیمات جدید را مکتوب می‌کنند. موضوع مشکل اخیری که بر سر مراودات بین بانکی ایران و اروپا به دلیل تحریم‌های اولیه امریکا علیه ایران به وجود آمده است به این کمیسیون ارجاع شد و بحث‌های بسیار جدی انجام شد. بر این مبنا یک کارگروه ویژه برای بررسی این موضوع تشکیل شد که قرار است در سطح بانک مرکزی با طرف مقابل جلسات دوره‌ای داشته باشند ومشکلات پیش آمده را مطرح و حل کنند. طرف مقابل هم توجیه خود را داشته و گفته مانعی برای ازسرگرفته شدن مراودات بانکی ایران و اروپا نمی‌بیند. در همین راستا قرار شد که مقام‌های اروپایی در تماس مستقیم با بانک‌های خود، آنها را برای مبادله مالی با ایران توجیه کرده و ترس و نگرانی آنها را به تدریج ازبین ببرند در عین حال خوب است اطلاعات تکمیلی در این زمینه را از جناب آقای دکتر عراقچی جویا شوید.

http://www.akharinnews.com/images/banners/1920897.jpg

826 نمایش

نظر دادن