تاریخ انتشار: چهارشنبه, 03 تیر 1394 ساعت 09:40

پیام تازه اصلاح‌طلبان: تنها ماندن روحانی؛ هرگز

روزنامه اصلاح طلب آرمان نوشت:

دوسال از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید به ریاست دکتر حسن روحانی گذشته و در این مدت به رغم توفیقات به برخی از آنچه مدنظرش بود، نرسیده است. خودش امیدوار است و همواره در تریبون‌های عمومی مطرح می‌کند که به تمام وعده‌هایش پایبند است. مواضع روحانی پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری نظر اصلاح‌طلبان را به خود جلب کرد و امروز نیز در سال 94 اصلاح‌طلبان می‌دانند روحانی گرچه در نام به آنها تعلق ندارد، اما می‌کوشند در مسیرهای مشترک از وی حمایت کنند؛ هرگاه گروه‌های مخالف دولت، در برابر روحانی صف‌آرایی می‌کنند بدنه اصلاح‌طلبان به رئیس دولت تدبیر و امید این پیغام را می‌فرستد که «اجازه نمی‌دهیم روحانی تنها بماند.» از سوی دیگر اصلاح‌طلبان با زیر ذره‌بین قراردادن عملکرد رئیس‌جمهور سعی می‌کنند مشکلات را به او گوشزد کنند. آنها خوب می‌دانند که اگر روحانی در این مسیر سخت پیروز شود، آنان باید به رای خود به او ببالند و در صورت شکست روحانی، مسیر اصلاحات آنطور که پیش‌بینی می‌شد هموار نخواهد شد.

شناسنامه سیاسی روحانی

اگرچه باید همواره به خاطر داشت که روحانی رئیس‌جمهورهمه مردم و گروه‌ها و احزاب سیاسی ایران است، اما برای تشخیص و پیش‌بینی ادامه مسیر او باید شناسنامه سیاسی‌اش را مورد بررسی قرار داد. شاید کلیدی‌ترین جمله شیخ دیپلمات که در مبارزات انتخاباتی سال 92 مطرح کرد این بود که حذف یک جناح امکان‌پذیر نیست. برخی با شنیدن چنین جملاتی از سوی حسن روحانی با خود گفتند او به سوی اصلاح‌طلبان نزدیک شده است. با این حال همان روزها اصولگرایان وی را نه اصلاح‌طلب، بلکه اصولگرا می‌دانستند. استدلال آنها چنین بود که روحانی سابقه عضویت در جامعه روحانیت را دارد. برخی از آنها هنوز که هنوز است در رسانه‌های خود، روحانی را اصولگرا می‌دانند اما روحانی اصولگرا نیست، چراکه شخصیت‌های اصولگرایان گاه و بیگاه با او مرزی ترسیم می‌کنند و علاوه بر این، سابقه سیاسی روحانی بیانگر جایگاه او ست. برای مرزبندی برخی اصولگرایان از روحانی تنها کافی است به نمونه‌هایی از رفتارهای متناقض با مدعای آنان در یک ماه گذشته از قبیل بی‌احترامی به وزیر امورخارجه، تجمعات بدون مجوز با عنوان «اجازه نمی‌دهیم»، اخلال در سخنرانی روحانی در مراسم سالگرد ارتحال امام(ره) و... اشاره کرد. آیا با در نظر گرفتن چنین رفتارهایی می‌توان اصولگرا خواندن وی از سوی برخی رسانه‌های اصولگرا را پذیرفت؟ از سوی دیگر سابقه عضویت روحانی در جامعه روحانیت مبارز را نمی‌توان انکار کرد. با این حال او سال‌هاست در این تشکل سیاسی حضور پیدا نکرده است. روحانی هم‌اکنون به عنوان لیدر معنوی حزب اعتدال و توسعه شناخته می‌شود.

غیبت چند ساله روحانی و ناطق

سخنگوی حزب اعتدال و توسعه به «آرمان» می‌گوید: «آقای روحانی و ناطق‌نوری سال‌هاست به جلسات جامعه روحانیت نرفته‌اند.» غلامعلی دهقان، درخصوص عضویت حسن روحانی در جامعه روحانیت می‌افزاید: «دقیقا خاطرم نیست آقای روحانی چند سال است به این تشکل نرفته است‌، فکر می‌کنم 10 یا 11 سال شده باشد.» بر هیچ‌کس پوشیده نیست که اگر قرار باشد در نموداری احزاب و گروه‌های سیاسی اصولگرا را در سمت راست و گروه‌های اصلاح‌طلب را در سمت چپ قرار داد جایگاه حزب اعتدال و توسعه در مختصات سیاسی کشور در میانه اما به سوی چپ خواهد بود.

پشتوانه مدنی روحانی

دولت روحانی در شرایطی دستگاه اجرایی کشور را در دست گرفت که جریان اصولگرایی هشت سال مدیریت اجرایی کشور را برعهده داشت؛ دولتی که می‌کوشید با سفرهای استانی و دیدارهای مردمی و وعده‌های عامه‌پسندانه نظر مردم را جلب کرده و احساس تنهایی نکند. با این حال هرگز نمی‌توان گفت کسانی که در سفرهای رئیس‌جمهور سابق از او استقبال می‌کردند، دارای انسجام و سازمان‌یافته بودند. انسجام این افراد تنها در همصدایی شعارهایی بود که در حضور محمود احمدی‌نژاد سر می‌دادند. هیچ‌کدام از حامیان احمدی‌نژاد زمانی که تورم به مرز 45درصد رسید، یا سازمان برنامه و بودجه منحل شد از اقدامات او حمایت نکردند. در واقع دلیل همه اینها آن بود که کمتر کسی از پشتوانه مردمی احمدی‌نژاد در اقتصاد و سیاست خارجی کشور چشم‌اندازی داشت. در مقابل هرچقدر حامیان احمدی‌نژاد نمی‌دانستند نتیجه سیاست‌هایشان در زمینه‌های داخلی، خارجی و اقتصادی چه خواهد شد، اصلاح‌طلبان حامی روحانی به مطالبات خود آگاه بودند. از این‌رو می‌توان گفت بدنه اصلاح‌طلبان نسبت به دوره‌های گذشته بالغ‌تر نیز شده بود. حتی آن دسته از اصلاح‌طلبانی که تا پیش از کناره‌روی محمدرضا عارف از صحنه انتخابات از وی حمایت می‌کردند، می‌دانستند به‌عنوان مثال در صحنه بین‌الملل باید دنبال تنش‌زدایی باشند. از این‌سو دولت روحانی برآمده از مطالبات جامعه مدنی بود و انتخاب محمدجواد ظریف به عنوان وزیر خارجه نیز در همین راستا تلقی شد. بر این اساس می‌توان گفت هیچ‌کدام از روسای جمهور پیشین این اقبال را نداشته‌اند که وقتی اعضای کابینه‌شان از سوی جناح مقابل مورد هجمه قرار می‌گرفت، مردم در شبکه‌های مجازی یا همایش‌ها، حمایت خود را از دولت اعلام کنند. اما باید به این نکته پرداخت که روحانی بیشتر می‌توانست از این ظرفیت استفاده کند. او در سیاست داخلی هنوز نتوانسته کام طرفدارانش را شیرین کند. مدیران دولت بارها نه دربرابر مواضع اصلاح‌طلبان یا میانه‌روها بلکه منتقدان دولت عقب‌نشینی‌ کردند که در افکار عمومی به نام روحانی ثبت شده است. اگرچه سخنرانی‌های رئیس قوه مجریه، شخصیت او را متمایز از چنین رفتارهایی می‌کند اما نتیجه چنین رفتارهایی از سوی دولتمردان باعث تضعیف پشتوانه روحانی خواهد شد واعضای کابینه نیز باید به خاطر داشته باشند پشتوانه مدنی دولت بالاترین سرمایه آنهاست.

906 نمایش

نظر دادن