تاریخ انتشار: چهارشنبه, 28 خرداد 1393 ساعت 02:02

شايد حماسه‌اى ديگر در راه است!

به گطارش آخرین نیوز، روزنامه ابتکار نوشت:

پس از شنيدن سوت پايان مسابقه، احتمالاً همه‌ى ما اين سؤال در ذهن‌مان به وجود آمد که بايد از اين نتيجه خوشحال باشيم يا ناراحت؟ نيمه‌ى پر ليوان مى‌گويد بله، زيرا براى اولين بار در اولين مسابقه خودمان در جام جهانى نباختيم و هنوز مى‌توانيم اميدوار باشيم. اما نيمه‌ي خالى ليوان مى‌گويد که اين همه ترس و واهمه از نيجريه بى‌مورد بود و ما مى‌توانستيم با اندکى خودباورى، پيروز ميدان باشيم.

هر دو راست مى‌گويند. اما بياييد برخلاف هميشه که به نيمه‌ى خالى نگاه کرده‌ايم، تغيير رويه بدهيم و اميدوار باشيم. چرا؟ پاسخ واضح است. مگر نه اينکه براى اولين بار در اولين بازى نباختيم؟ مگر نه اينکه براى اولين بار گل نخورديم؟ براى اولين بار مى‌توانيم تا روز آخر اميدوار باشيم و به رويا پردازى‌هايى که در اين دوره به حداقل رسيده است ادامه دهيم؟ اصلاً چه دليلى براى نااميدى، ناراحتى، سرافکندگى و اين همه واژه‌ى منفى وجود دارد؟ شايد بگوييد انتقادات رسانه‌هاى انگليسى، فرانسوى، دانمارکى و عربى که بعضي از آن‌ها حتى هيچ نماينده‌اى در جام جهانى ندارند و در حسرت موقعيت ما هستند. مطمئن باشيد اگر ما دقيقه مقابل نيجريه حمله مي‌کرديم و با اختلاف ، گل مى‌باختيم، هيچ‌کدام از اين رسانه‌ها نه تنها ما را به خاطر بازى هجومي‌مان تحسين نمى‌کردند بلکه تيم‌مان را زنگ تفريحى براى سايرين مى‌دانستند. اما الان ديگر همه‌ى تيم‌ها آرزوى همگروه شدن با ما را ندارند و مى‌دانند براى روبه‌رو شدن با ما به يکى مثل مسى نياز دارند و باز کردن اين سد محکم، شايد کار پيانيچ و ژکو و دوستان هم نباشد.

به صعود اميدوار باشيم؟

چرا بايد اميدوار باشيم؟ واقعيتش اين است که ديدن تيمي با اين ساختار دقيق براي ما عجيب است. تيمي که 90 دقيقه اشتباه نکند. تيمي که کار را به تقدير نسپارد. ما ايراني‌ها تيم 96 و 98 و تيم بلاژويچ را دوست داريم. تيم‌هايي که احساسي و انتحاري بازي کنند نه تيم کارلوس کي روش را. اما مربياني توانستند تيم ما را به جام‌جهاني ببرند که براي درست کردن دفاع ايران حساسيت زيادي به خرج دادند. ايويچ تيم مايلي‌‌کهن را گرفت و تمام سعي و تلاشش را کرد تا ساختار دفاعي ايران را درست کند و اين کار را کرد. ايران در جام‌جهاني هم خوب کار کرد و سخت گل مي‌خورد، شايد اگر خود ايويچ بود بهتر کار مي‌کرديم. برانکو هم وقتي تيم بلاژويچ را تحويل گرفت تمام سعي خود را کرد تا شور و احساس زياد تيم بلاژ را بگيرد و منطق را وارد آن تيم کند. تيم کي روش اما بدون شک در ساختار دفاعي بهتر از تيم ايويچ و برانکو است. ساختار دفاعي ايران باعث مي‌شود ياد دوران اوج ايتاليا بيفتيم، بي‌نقص و دقيق. تيم 98 در جام‌جهاني ايويچ را نداشت تا نتيجه‌ي ساختار دفاعي که او ساخت را ببينيم، تيم برانکو هم اسير حاشيه شد، ضمن اين‌که برانکو شخصيت غيرجذابي داشت. ما اين تيم در ساختار دفاع بهتر، منظم‌تر و دقيق‌تر از آن دو تيم است و کي روش هم شخصيت کاريزماتيک‌تري دارد و يک رهبر واقعي است. وقتي به آمار نگاه مي‌کنيم ايران در 63درصد بازي‌هايش در مرحله مقدماتي دروازه خود را بسته نگه داشت و توانست سومين خط دفاعي خوب را بين 32 تيم داشته باشد و در اولين بازي جام‌جهاني هم گل نخورد در حالي که خيلي از تيم‌ها در بسته نگه داشتن دروازه‌ي خود ناموفق بودند و خيلي‌ از تيم‌ها پراشتباه بودند مخصوصا تيم‌هايي در سطح ايران. پس هرچند تيم کي روش جذاب نيست، هرچند سخت است دوستش داشته باشيم، هرچند شايد به دفاع اتوبوسي متهم شود اما شايد، شايد با اين ساختار دفاعي خوبش بتواند تاريخ‌ساز شود.
***
پس بياييد براى اولين بار سرمان را بالا بگيريم، اميدوار باشيم و زبان به تمجيد از مرد پرتغالى-موزامبيکى بگشاييم که با وضع کنونى فوتبال ما، بهترين سيستم را براى مقابله با حريفان اتخاذ کرد و ما را در جام نگه داشت. بياييد پا را فراتر گذاشته و تا چهارشنبه‌ى آينده مانند همه‌ى اين تيم به رؤياپردازى‌هاى خود ادامه دهيم. رؤياهايى که حداقل در اين دوره بيش از هر زمانى به واقعيت نزيک‌اند. شايد چهارشنبه‌ى آينده حماسه‌اى ديگر در راه باشد.

1194 نمایش

نظر دادن