تاریخ انتشار: دوشنبه, 25 ارديبهشت 1396 ساعت 13:19

عبدالله نوری: مصدق هم به اندازه روحانی مورد تهاجم نبود

عبدالله نوري، وزير کشور دولت اصلاحات، در گفتاري که در اختيار «شرق» قرار داده است، از نامزدي حسن روحاني حمايت کرده و دلايل آن را برشمرده است. نوري معتقد است که دولت نه‌تنها در حوزه سياست خارجي، بلکه در حوزه‌هاي اقتصادي و کنترل تورم و نيز موضوعات فرهنگي آن‌قدر عملکرد خوبي از خود ارائه داده که بايد دوباره تکرار شود.

اگر تنها ابراهيم رئيسي نامزد اين انتخابات بود، او برگه رأي را سفيد به صندوق مي‌انداخت. اهم اين گفتار را در پي مي‌خوانيد:

‌هر دوره از انتخابات مختصات خاص خود را دارد و نمي‌توان گفت کدام دوره مهم‌تر است؛ اما در توضيح اهميت اين دوره، بايد گفت بيش از اينکه اشخاص مورد بحث باشند، دو جريان فکري مقابل هم هستند و مردم بايد بين اين دو جريان فکري يکي را انتخاب کنند و آمادگي پذيرش هزينه‌هاي احتمالي آن را هم داشته باشند.

‌به عقيده من، آقاي روحاني در دوره چهارساله رياست‌جمهوري، فراتر از حد انتظار ظاهر شد. با اينکه چهار سال پيش هم من به آقاي روحاني رأي دادم؛ اما آنچه از آتيه کشور مي‌ديدم، اين نبود و آنچه انجام شد فراتر از تصورم بود. ‌گاهي مطرح مي‌شود که آقاي روحاني تنها در حوزه سياست خارجي و برجام موفق بوده؛ درحالي‌که من معتقدم ايشان در حوزه‌هاي گوناگون موفق بوده است. معتقدم دولت آقاي روحاني در بسياري از زمينه‌ها موفقيت‌هاي چشمگيري داشته است. در بخش بهداشت و درمان و انجام طرح سلامت، در بخش کشاورزي، در بخش روستايي و رفع نيازمندي‌هاي روستاييان، در بخش نفت و گاز و پتروشيمي، حمل‌ونقل و موارد گوناگون ديگر. کنترل تورم مسئله بسيار مهمي است که اين دولت انجام داده است؛ تبعات منفي رکود نسبي را در مرحله کنترل تورم پذيرفته تا پس از آن، رونق اقتصادي را همراه با کنترل تورم آغاز کند. در واقع مي‌توان سال ٩٥ را سال آغاز رونق اقتصادي همراه با کنترل تورم ناميد.

‌فکر نمي‌کنم در دوره‌اي که مرحوم مصدق در راستاي ملي‌شدن صنعت نفت گام برداشت، در کشور خودش تا اين حد در مرکز هجمه قرار گرفته باشد. يک رئيس‌جمهور و يک دولت با هماهنگي‌ها و هدايت‌هاي لازم تلاش کردند و در يک بازي برد – برد، اقدامي انجام دادند که افراطي‌ترين جريانات جنگ‌طلب دنيا با آن مخالف بودند؛ اما موفق نشدند.‌به نظرم مخالفت با برجام، ناشي از يک دعواي سياسي است.

حتي بحث‌هاي اقتصادي و معيشتي هم بهانه سياسي دارد؛ يعني برخي که در پي تصاحب قدرت هستند، يک روز احساس مي‌کنند با طرح مسائل اقتصادي به اين هدف مي‌رسند و در نتيجه مدام از معيشت مردم دم مي‌زنند؛ درحالي‌که اينان همان کساني هستند که اگر ديروز به ايشان مي‌گفتند معيشت مردم، مي‌گفتند اين بحث فرعي است و بايد به مسائل ارزشي و معنوي پرداخت و به ما اتهام مي‌زدند که دنبال مسائل مادي هستيم.

‌برجام، يکي از پرافتخارترين توافق‌هاي چند‌جانبه در تاريخ ايران است که اين افتخار، از آنِ ملت و مسئولان ايران است. نبايد آن را کوچک بشماريم. برادري مي‌گويد ما نبايد مسائل نيروهاي مسلح يا توان موشکي را با مسئله کوچکي مثل برجام مقايسه کنيم؟ اين دستاورد ملت است؛ چرا آن را کوچک مي‌شماريد؟ نبايد فراموش کنيم قبل از برجام چه بوديم و الان کجا ايستاده‌ايم.

‌يکي از مشکلات در مفاهمه بين دولت و مردم، اين است که خيلي وقت‌ها با زبان مردم صحبت نمي‌کند. مثلا مي‌گويد تورم ٤٠درصدي را تک‌رقمي کرده‌ايم. همه ملت ايران که کارشناس اقتصادي نيستند؛ بنابراين بايد با مثال اين را توضيح دهند. مثلا بايد گفته شود تورم در ابتداي دولت روحاني ٣٥ درصد بوده است که اگر قرار بود ادامه پيدا کند، گوشت که الان کيلويي حدود ٣٥ تا ٤٠ هزار تومان است، مي‌شد حدود صد ‌هزار تومان و ده‌ها مثال از خوراک، پوشاک، مسکن، حمل‌ونقل و...؛ در اين صورت مردم ساده‌تر درمي‌يابند که کاهش تورم يعني چه؟ از آن طرف متوجه مي‌شوند اگر افزايش يارانه شروع شود، آن وقت تورم دوباره برمي‌گردد. همچنان که از وقتي پرداخت يارانه شروع شد، قيمت ارز هم سير صعودي گرفت. ابتداي سال ٩٠، دلار هزارو ٥٠ تومان بود و آخر سال ٩١ شد سه هزارو ٤٠٠ تومان و اين افزايش بلافاصله در همه امور کشور تأثير خود را گذاشت. من بارها به مسئولان دولتي هم گفته‌ام شما نتوانسته‌ايد زحمات خود را براي مردم خوب تبيين کنيد؛ يعني زبان مردم را انتخاب نکرده‌ايد.

‌شما مقايسه کنيد يک طرف آقاي روحاني است با آگاهي، توان مديريتي و تجربيات اجرائي در سطوح مختلف، از پيش از انقلاب تا الان با مجموعه‌اي از نيروهاي کارشناسي که ايشان را در دولت همراهي مي‌کنند، طرف مقابل کدام‌يک از اين پشتوانه‌ها را دارد؟ آگاهي کافي دارد؟ تجربه موفقي در گذشته و حال داشته است؟ کارشناسان قدرتمندي دارد؟ به نظر من، افراد معتدل جريان اصولگرا اگر جمع‌بندي کنند که در مقابل ازدست‌دادن چنين سرمايه‌اي چه سرمايه‌ روشني دارند، به اين نتيجه مي‌رسند که اجازه ندهند اين اتفاق بيفتد.

‌بعضي از اين کانديداها اگر حرف‌هاي معقول‌تري مي‌زدند - چه رئيس‌جمهور بشوند چه نشوند- شايد برخي از جريان‌هاي معتدل حمايتشان مي‌کردند. در همين شهر تهران کارهاي گوناگوني انجام شده که يا توجيه ندارد يا در اولويت نيست و چه بسا شبهه‌انگيز هم باشد. اگر بخواهند همين اقدامات را براي کل کشور انجام دهند که نه توجيه دارد و نه منبع مالي، کشور نابود مي‌شود. همين مسائل براي مردم ذهنيت ايجاد مي‌کند. شما همين طرح‌ها و بدهي‌هايي را که براي شهر گذاشتيد توجيه کنيد، بعد براي کشور برنامه بريزيد.

‌ در دولت قبل از آقاي روحاني، کشوري که داشت در دنيا منزوي مي‌شد، ايران بود. در دوره آقاي روحاني، رژيمي که اگر اجازه مي‌داديم شايد به انزواي کامل کشيده مي‌شد، اسرائيل بود. ما به دنبال چه هستيم؟ ما بايد براي تأمين منافع ملي خودمان با دنيا و کشورهاي اسلامي و عربي و به‌ويژه با کشورهاي منطقه‌ تعامل کنيم، تا اسرائيل نتواند براي به‌انزواکشيدن ما، با آنها همدست شود.

‌صنعت توريسم نياز به روابط حسنه با کشورها و تأمين امنيت داخلي براي ايرانگردها دارد. با گسترش توريسم مي‌توان درآمد حاصل از نفت را به درآمد دوم کشور تبديل کرد. اگر صنعت توريسم در ايران به صورت جدي دنبال و احيا شود، درآمدزايي و اشتغال‌زايي قابل‌توجهي خواهد داشت، چراکه جاذبه‌هاي توريستي ايران در جهان کم‌نظير است. نمي‌توان گفت مي‌خواهيم درآمد کشور را بالا ببريم، اما اگر توريسم باعث تهاجم فرهنگي شود با آن مخالف هستيم. توريستي که به ايران سفر مي‌کند مي‌خواهد آثار تاريخي ايران را ببيند. توريست، تهاجم فرهنگي نمي‌آورد، بلکه برعکس، فرهنگ ايران را به خارج صادر مي‌کند. تمام اين مسائل، در سايه بهبود روابط با کشورهاي خارجي به دست مي‌آيد.

‌براي من شفاف نيست که در قوه قضائيه، ايشان (رئيسي) چه اقدام مثبتي انجام داده است. در سازمان بازرسي، در دادستاني، در معاونت اول قوه قضائيه، در دادگاه ويژه روحانيت، چه کارنامه موفقي داشته است؟ اگر کانديداي رياست‌جمهوري تنها ايشان بود و من مي‌خواستم رأي دهم، يک برگه سفيد در صندوق مي‌انداختم به خاطر اينکه هيچ شناختي از ايشان ندارم. درحال‌حاضر هم ايشان ادعاهايي دارد که من متوجه نمي‌شوم. حرف‌هاي ايشان را نمي‌فهمم. البته ممکن است عده‌اي هم با حرف‌هاي ايشان، دلخوش شوند، ولي من خيلي نگرانم.

‌اينکه ايشان (رئيسي) بگويد مي‌خواهيم با فساد مقابله کنيم، خيلي خوب است، اما مهم‌ترين دستگاه مبارزه با فساد، قوه قضائيه است؛ نهايتا اگر دستگاه اجرائي هم متوجه فساد شود، به قوه قضائيه ارجاع مي‌دهد. بنابراين اگر دستگاه قضائي خوب عمل کرده، پس فساد جمع شده و ايشان با چه‌چيزي مي‌خواهد مبارزه کند؟ اگر هم فساد همچنان وجود دارد، پس ايشان در مسئوليتش در قوه قضائيه در مبارزه با فساد چه کرده است؟ آن آقا مي‌گويد از زباله، برق توليد کردم، بعد مشخص شد که تنها چهار مگاوات برق توليد شده است، آيا اين عملکرد است؟ بعد اين‌گونه مي‌خواهند کشور را اداره کنند؟‌به‌عنوان جمله پاياني عرض مي‌کنم که ان‌شاءالله در روز ٢٩ ارديبهشت، همگام با برادران عزيزم، دکتر جهانگيري و مهندس هاشمي‌طبا، براي سربلندي و عزت ايران به آقاي روحاني رأي خواهم داد.

منبع: عصر ایران

323 نمایش

نظر دادن