از همه طرف به تنهايي محدود ميشود. تنهايي او را احاطه کرده است و اغلب به فکر فروميرود. به ياد آن روزها که الگوي «تعصب» در پرسپوليس خوانده ميشد. همان زماني که بازيکن حريف جرأت نميکرد چپ به همبازياش نگاه کند و به خاطر رفقايش کم نميآورد و ميزد!
ستاره بازنشسته و تنهاي فوتبال ايران، روزهايي را به خاطر ميآورد که علي پروين با آن همه دبدبه و کبکبه دهه 60 به درِ منزلش ميرفت تا با پدرش کلهپاچه بزند و به خاطر گل روي سلطان در پرسپوليس بماند و قيد پيشنهادهاي ميليوني را بزند.
به ياد بچهمحلهايش ميافتد که آن روزها بسط جلوي خانه پدرياش نشستند تا پرسپوليس را ترک نکند و اکنون هرکدام سرنوشتي عجيب پيدا کردهاند!
ديروز ما هم به ياد مجتبي محرمي افتاديم. بهانه هم فراوان داشتيم. از اعتصاب بازيکنان پرسپوليس بگيريد تا شعار هواداران در استاديوم آزادي و بيغيرت خواندن شاگردان برانکو که براي هرکدام از اين سؤالات، جوابهاي جالبي داشت.
* (به شوخي) داداش، حالا با بهمن مفيد ميپري؟! نکند ميخواهي وارد عالم سينما شوي!
(ميخندد) نه بابا! ما را چه به سينما؟! سالهاست با عموبهمن (مفيد) رفاقت و رفت و آمد دارم. يکي از دوستان مشترک زنگ زد و گفت که ميخواهد با عموبهمن به خانهام بيايد و من هم گفتم قدمتان روي چشم!
* ميدانيم به فيلم قيصر خيلي علاقه داري. آيا بهمن مفيد ديالوگ معروفش در آن فيلم را دوباره برايت اجرا کرد؟
نه، اذيتش نکرديم! آمده بود سري بزند و دقايقي دور هم بوديم و زياد عموبهمن را سؤالپيچ نکرديم. (به شوخي ادامه ميدهد) حالا داداش به خاطر بهمن مفيد و فيلم قيصر به ما زنگ زدي؟ ماجرا چيه؟!
* نه، راستش دليل تماس من، اعتصاب بازيکنان پرسپوليس و شعار تماشاگران عليه شاگردان برانکو است.
بيخيال! ما را وارد حاشين نکن. (با صداي بلند ميخندد)
* کدام حاشيه؟! ميخواهم بپرسم نظرت راجع به اعتصاب بازيکنان پرسپوليس چيست؟
حالا که اعتصاب شکسته شد و برگشتند سر تمرين! به هر حال فوتبال حرفهاي شده و بازيکن حق دارد به فکر پول قراردادش باشد. راستي مگر 70 درصد نگرفتهاند؟
*مثل اينکه 30 درصد باقي مانده و عدم پرداخت پاداش قهرماني، باعث دلخوري بازيکنان شده است.
اگر باشگاه قولي داده و به آن عمل نکرده است، بايد حق را به بازيکنان داد.
* برخي هواداران پرسپوليس معتقدند بازيکن بايد تعصب داشته باشد و...
من عاشق طرفداران پرسپوليس هستم. تعصب خودم را هم زمان بازي به اندازه کافي نشان دادم و هنوز هم دلخوش به همين هواداران هستم اما يک سؤالي دارم.
* بفرما!
انصافاً با کلمه تعصب و اين حرفها، يک کيلو سبزي خوردن کف دست شما ميگذارند؟! من معتقدم بعد از قهرماني و در آستانه بازي حساس با الوحده امارات در آسيا، بازيکنان نبايد اعتصاب ميکردند اما بايد به آنها حق داد که به فکر پول قراردادشان باشند. فردا پسفردا کسي جواب عليک هم به سلام بازيکنان امروز نميدهد. اينها هم زحمت کشيدهاند. روز تعطيل و غيرتعطيل و روز عيد تمرين کردند، عرق ريختند و تيم پرسپوليس را قهرمان کردند و حالا درست نيست عليهشان شعار بدهند و بازيکنان را بيغيرت بخوانند. اين بچهها غيرتشان را با قهرماني نشان دادند. توي اين فصل همه رکوردها را به نام خودشان زدند، قهرمان زودهنگام شدند، آقاي گل شدند و کمترين گل خورده را داشتند.
*به نظر ميرسد بابت برخي تصميمات گذشته و ناديده گرفتن پيشنهادات مالي سنگين به خاطر تعصب به پرسپوليس، پشيمان شده باشي!
من از کلمه پشيمان حرف نميزنم اما چون من پول نگرفتم يا قيد پول را زدم، دليلي نميشود همان اشتباه را بازيکن امروز مرتکب شود. بازيکن پرسپوليس هم امروز امثال من را ميبيند که به فکر فردايش است. خداوکيلي حق هم دارد. يک چيزي را ميخواهم براي اولين بار به تو بگويم.
*جالب شد، بگو.
ميداني با خدابيامرز سيروس (قايقران) چقدر صميمي بودم. هميشه هم با هم بوديم. خود من، قايقران را به کشاورز تهران بردم!
* جداً؟! اين موضوع را واقعاً نميدانستم!
بله، مديران کشاورز سرمايهگذاري وسيعي ميخواستند در فوتبال کنند و به دنبال خريد بازيکنان مطرح بودند. با مسئولان وقت اين تيم قرار گذاشتم برويم با دکتر کلانتري هتل هويزه و خدابيامرز سيروس (قايقران) را هم با خود بردم. آن مرحوم با کشاورز قرارداد خوبي بست ولي خودم گفتم بايد بيشتر فکر کنم. يکي، دو روز بعد جواب منفي دادم و در پرسپوليس ماندم. اتفاقاً سيروس هميشه ميگفت من را به تهران آوردي و تنها گذاشتي!
* کشاورز چه مبلغي پيشنهاد داد؟
باورتان نميشود، يک کاميون اسباب و اثاثيه منزل از ماشين لباسشويي و يخچال بگيريد تا فرش و تلويزيون و... آوردند دم خانه ما!
* قبول نکردي؟
نه! حتي موتورسيکلت و زمين هم پيشنهاد دادند. 6 ميليون تومان هم ميدادند که با پول آن ميشد 6 آپارتمان در شمال شهر خريد ولي بيخيالش شدم!
* چرا؟!
عليآقا پروين، پدرم مرحوم آقاهوشنگ و بچهمحلهايم نگذاشتند. عليآقا پروين که استادم است و هميشه هم به ايشان ارادت دارم، فهميد و آمد خانه ما. به اتفاق عليآقا و پدرم کلهپاچه خورديم و رفتيم زورخانه غفاري نزديک محلمان و همانجا پروين گفت از پرسپوليس نرو و من هم گفتم چشم!
* پروين معمولاً به کسي نميگفت بمان و نرو!
بله، عليآقا آدم بزرگي بوده و هست. از ته دل هم دوستش دارم. شما هم ميدانيد همينجوري کسي را دوست نداشت و خيلي به من يکي لطف داشت. ميدانستم پروين از هر کسي نميخواهد که بماند و وقتي ديدم آن همه راه آمده و... خلاصه آن که نتوانستم به عليآقا نه بگويم.
* پشيمان نيستي؟
چه بگويم؟ پشيماني چه سودي دارد؟ تصميمي بود که آن وقت گرفتم و روي آن هم ايستادم.
* يادت ميآيد در دوران فوتبال از هواداران پرسپوليس فحش بخوري؟!
نه! هرگز هواداران پرسپوليس حرفي عليه من نزدند اما تا دلتان بخواهد در خوزستان و انزلي به رغم رفاقت با سيروس خدابيامرز، فحش خوردم. استقلاليها هم يک چيزهايي ميگفتند ولي خداوکيلي از آنها هم بدي نديدم. هر چه بود، گذشت و تمام شد!
* منظورم را متوجه شدي. ميخواهيم درباره مصاحبه عليرضا بيرانوند نظرت را بپرسيم.
عليرضا بيرانوند بچه سادهاي است، احساساتي شد و آن حرفها را زد ولي انصافاً اشتباه او بدتر از مهدي رحمتي که نبود. دروازهبان استقلال با آن همه تجربه، توپ را به کمر مهاجم پديده زد که رفت توي گل خودشان. آن وقت رحمتي تشويق ميشود و بيرانوند فحش ميخورد! چرا؟ گناه بيرانوند چيست؟ يادم نميرود طفلکي با دست شکسته هم به برانکو گفت که حاضر است توي دروازه بايستد و غيرتش را نشان داد. خود هواداران پرسپوليس هم ميدانند چقدر دوستشان دارم و عاشق تکتکشان هستم ولي نبايد اين بازيکنان را بيغيرت صدا ميزدند.
* پس طرفدار بيرانوند هستي؟!
نه، طرفدار حق هستم! همانطور که الان ميگويم رامين رضاييان، احمد نوراللهي و اميد عاليشاه هم در اين قهرماني شريک بودند. بايد از اين 3 بازيکن هم دعوت ميکردند تا در جشن قهرماني شرکت کنند.
* بسيار خوب، حرفهاي جالبي زدي و مصاحبه بدي نشد. خودت چطور فکر ميکني؟
داداش اميدوارم ما را وارد حاشيه نکني و خودت اين مصاحبه را راست و ريس کن!
منبع: خبر ورزشی