تاریخ انتشار: دوشنبه, 07 بهمن 1398 ساعت 11:45

آقای ظریف! اظهاراتتان باکدام قاعده عقلی واخلاقی تناسب دارد؟

اگر جناب آقای ظریف قبل از ۱۳ دی به خواب رفته و در همان لحظه‌ی مصاحبه با اشپیگل هم از خواب بیدار شده باشد، باز هم قاعدتاً از سوال خبرنگار اشپیگل باید متوجه شده باشد که حالا حاج قاسم سلیمانی توسط آمریکایی‌ها ترور شده است!‌

تسنیم: قبل از آنکه آقای محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان علناً در توئیتر خود اذعان کند که  واقعاً چنین سخنی را در گفت‌وگو با اشپیگل آلمان مطرح کرده، تقریباً هیچکس، حتی منتقدان سرسخت او هم باور نمی‌کردند که چنین افتضاحی به بار آمده باشد. همه منتظر بودند آقای ظریف چنین موضعی را رسماً تکذیب و اعلام کند که اشپیگل مصاحبه را تحریف کرده و یا دست‌کم حرف‌های او را دقیق منتشر نکرده است. این انتظار بویژه پس از آنکه ترامپ با توئیتی تحقیرآمیز که هر ایرانی باشرافتی - از هر مسلک و سلیقه و آئینی- را آزرده‌خاطر می‌کرد، آقای ظریف را به خطاب قرار داد، تشدید شد. تقریباً همه احتمال می‌دادند که آقای ظریف با اشاره به تحریف سخنانش در اشپیگل هم قلب‌های آزرده‌ی ایرانیان را التیام ببخشد و هم تودهنی لازم را به ترامپ بزند و بگوید آن سخنی که تو در پاسخش ما را تحقیر کردی اساساً وجود خارجی ندارد؛ امّا متاسفانه و در کمال حیرت، این مصاحبه وجود داشت! ظریف در توئیتی که در پاسخ به توئیت ترامپ منتشر کرده بود، نوشت که ترامپ بهتر است کامنتهایش در حوزه سیاست خارجی و تصمیماتش را بر پایه واقعیت‌ها بنا کند و نه تیترهای فاکس‌نیوز یا مترجمین فارسی‌اش!

آقای ظریف برای آنکه همه بدانند او دقیقاً چه گفته است تصویر آن بخش جنجال‌برانگیزش در مصاحبه با اشپیگل را روی صفحه‌اش در توئیتر قرار داد و از دیگران خواست که آن را با دقت بخوانند! و مع‌الاسف او همه‌ی آن چیزی که نباید گفته می‌شد را گفته بود. و بدتر از اینکه حتی در سوال خبرنگار اشپیگل تصریح شده بود که آیا "بعد از قتل(ترور) قاسم سلیمانی" شما احتمال گفتگو با آمریکا را منتفی می‌دانید؟ و آقای ظریف در کمال تعجب گفته است که خیر!

احتمالاً تنها نکته‌ای که جناب ظریف در همه‌ی تقلاهایش پیرو حاشیه‌ساز شدن این مصاحبه می‌خواهد روی آن تاکید کند آن است که اگر آمریکا گذشته‌اش را تصحیح و تحریم‌ها را بردارد ما در قالب همان 5+1 برجام با آنها مذاکره می‌کنیم! هرچند در این گفتگو اشاره‌ای به 5+1 نشده بلکه گفته شده ما همچنان پشت میز مذاکره هستیم {و این آمریکایی‌ها هستند که آن را ترک کرده‌اند}؛ اگر آنها تحریم را برداشته و گذشته را تصحیح کنند مذاکره می‌کنیم! و از قضا آقای ظریف تاکید هم کرده که برایشان هیچ تفاوتی نمی‌کند که در کاخ سفید چه کسی نشسته باشد، ترامپ یا اوباما یا هر کس دیگری!

این پاراگراف یک فاجعه بزرگ نه تنها در حوزه‌ی سیاست بلکه در حوزه‌ی اخلاق و شرافت است. اولاً آقای ظریف می‌گوید "اگر آمریکا گذشته را اصلاح کند" ما پای میز مذاکره نشسته‌ایم! از آقای ظریف باید پرسید که آمریکا دقیقاً چه چیزی را می‌تواند اصلاح کند؟ اگر جناب وزیر خارجه قبل از 13 دی به خواب رفته و در همان لحظه‌ی مصاحبه با اشپیگل هم از خواب بیدار شده باشد، باز هم قاعدتاً از سوال خبرنگار اشپیگل باید متوجه شده باشد که حاج قاسم سلیمانی توسط آمریکایی‌ها ترور شده است!‌ لذا اساساً امکانی برای آمریکایی‌ها به منظور جبران چنین ترور ناجوانمردانه‌ و خباثت‌آلود و جنایتکارانه‌ای وجود ندارد. لذا این جمله که آمریکایی‌ها گذشته‌شان را اصلاح کنند، دقیقاً با کدام عقل حتی متوسط به پایین جور درمی‌آید؟

نکته بعدی، کوچک‌کردن واقعیت‌های دنیا در حد همان دنیای کوچک و صدالبته وارونه‌ی آقای ظریف و برخی دوستانش از جمله شخص آقای رئیس‌جمهور در دولت است. بعد از ترور حاج قاسم سلیمانی اتفاقات بسیار بزرگی در جهان به وقوع پیوسته و آنچنان که در پیام رهبر معظم انقلاب به اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا نیز درج شده بود، این حوادث از سربرآوردن یک پدیده یکتا در دنیا خبر می‌دهند. تشییع‌ها و مراسم‌های تاریخی در ایران و بسیاری از نقاط جهان برای بزرگداشت حاج قاسم سلیمانی انجام شده؛ انقلاب سوم در ایران عملاً به وقوع پیوسته و سلیمانی معجزه‌ای کرده است که قطعاً می‌تواند فضای سیاسی و اجتماعی در ایران و حتی در بخش‌های مهمی از منطقه را به پیش و پس از این ترور ناجوانمردانه تقسیم‌بندی کرد. قدرت نرم جبهه مقاومت و اسلام بسیار تقویت شده، اخراج آمریکا از منطقه به شعار مشترک و رزم مشترک تمام گروه‌های مقاومت تبدیل شده و دولت آمریکا با اقرار رسمی به تروریست بودن خود بین بسیاری از اندیشمندان و صاحب‌نظران، بویژه اندیشمندان حوزه اخلاق، مفتضح شده است!  یک کشور پس از 80 سال از جنگ جهانی دوم رسماً به پایگاه آمریکایی حمله موشکی صاعقه‌آسا انجام داده، ابهت پوشالی او را از بین برده و آمریکا قادر به پاسخگویی هم نبوده است. لذا آمریکا هم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ نظامی و هم به لحاظ سیاسی در یکی از بدترین دوران تاریخ خود به سر می‌برد، و ایران کاملاً در نقطه عکس آن قرار دارد، اما آقای ظریف با چند خط، کل این دنیا را همچون آنچه در درون خود دارد وارونه می‌کند و واقعیت‌ها را برعکس می‌بیند.

آقای ظریف به جای آنکه در مقام مدعی و شاکی بنشیند و بگوید دولت تروریستی آمریکا نه تنها صلاحیت هیچ مذاکره‌ای، چه به صورت دوجانبه و چه به صورت چند جانبه را ندارد و باید انتقام سختی پس بدهد، خود و ملت ایران را در مقام ذلت نشانده و گویی در جایگاه متهم و ضعیف و ذلیل نشسته و از آمریکا می‌خواهد که کمی هم گذشته را اصلاح و به میز مذاکره برگردد! بویژه آنکه پس از همین جملات حاشیه‌سازش، جمله دیگری می‌گوید که به همین میزان ذلت‌آفرین است و آن اینکه آمریکا ضربه سنگینی به مردم ایران وارد کرده است!

مسئله بزرگتر اینجاست که صرف‌نظر از غیرعقلانی و نابلدانه بودن، این اظهارات خلاف هرگونه قاعده اخلاقی و شرافت انسانی است. ملت ایران داغدار حاج قاسم سلیمانی است و هنوز این داغ و این سوز از قلب‌ها بیرون نرفته و هیچگاه نخواهد رفت. در چنین شرایطی که حتی نظرسنجی‌های سلیقه‌های متفاوت از جمهوری اسلامی هم نشان می‌دهد که ایرانیان به دنبال انتقام از آمریکا هستند، سخن گفتن از امکان مذاکره چه معنایی از نظر اخلاقی می‌تواند داشته باشد؟ آیا آقای ظریف نمی‌داند که حالا بین ایران و هیات حاکمه آمریکا و بویژه شخص ترامپ و دولت او مرزی از خون در میان است؟ و در این دوران، هر کس قصد مذاکره با آمریکا داشته باشد در واقع از روی این خون رد شده و آن را و تمام قلب‌های داغدار او را پایمال کرده است؟

594 نمایش

نظر دادن