در اواخر جنگ هنگامی که فرمانده کل سپاه طی مدت سه ساعت تلاش کرد توجیهات قابل قبول خویش مبنی بر ضرورت انتقال میدان جنگ از جنوب کشور به غرب کشور را به او ارایه کند و ایشان که مردی پردانش، قوی استدلال و بردبار طبع و پرجرات بود، دلایل او را نپذیرفت ولی هنگامی که با اصرار فرمانده سپاه و اقدامات انجام گرفته مواجه شد با نظر فرمانده سپاه موافقت کرد

ولي هنوز چند ماه نگذشته بود كه با شبيخون نيروهاي بعثي عراق در جبهه‌هاي جنوبي فاو از دست رفت و زحمات فراوان و موفقيت‌هاي حاصله در عمليات‌هاي استراتژيك نابود شد، اما هرگز آيت‌الله هاشمي از كسي گله و شكايت نكرد بلكه بر عكس هنگامي كه با انتقاد از عمل سپاه روبه‌رو شد با بزرگواري تمام از سپاه حمايت كرد و با اين تعبير كه جنگ است و شكست و پيروزي را توامان با هم دارد از موضوع عبور كرد.