موستانگ برای آمریکاییها فقط یک خودرو نیست؛ بلکه یک تاریخچه و یک گام جدید در صنعت خودروسازی است. به خاطر همین هم آنهایی که تعلق خاطر زیادی به خودروهای آمریکایی دارند هر روز نام موستانگ را در دیوار جستوجو میکنند تا روزی به خودروی عتیقه رویاییشان دست پیدا کنند.
نکته جالب موستانگ شکل بروز و بازنمایی این خودرو در تبلیغات است. اینکه چطور این کمپانی باید از غرور آمریکایی در برابر تکنولوژی اروپایی دفاع میکرد یک طرف و از طرف دیگر اینکه چطور میتواند مشتریان بیشتری را به سمت خود میکشاند از سمت دیگر برای موستانگ سال به سال اهمیت بیشتری پیدا کرد.
در دهه 60 بیشتر تبلیغات این خودرو با شعار «فورد ایده بهتری دارد» وارد بازار شد. آن زمان به خاطر اینکه برای این کمپانی مقایسه این خودرو با محصولات اروپایی اهمیت زیادی داشت در تبلیغات هم بارها به برتری موستانگ نسبت به خودروهای اروپایی اشاره میشد. برای تعهد بیشتر به مشتری حتی خود بنیانگذار فورد، یعنی کارول شلبی هم در برخی از این تبلیغات (مانند تبلیغ فورد موستانگ جیتی مدل 1967 و 1968) بازی میکرد. در دهه 60 موستانگ یک میلیون 905 هزار خودرو فروخت.
سال 1975 صنعت خودروسازی شاهد تولید موستانگ دو بود. با توجه به همزمانی افزایش قیمت بنزین، فورد در تبلیغات این دهه بارها بر کم مصرف بودن این خودرو تاکید میکرد. مثلا در یکی از این آگهیها موستانگ وارد جمع اروپاییها و شرقیها و باعث تعجب آنها میشد. فورد در دهه هفتاد به بالاترین میزان فروش، ینی دو میلیون و 81 هزار دستگاه رسید.
در دهه هشتاد تبلیغات فورد موستانگ برخلاف قبل دیگر با حضور همه نژادها اجرا میشد و شعار جدیدی داشت: «رئیس برگشته است.» از سال 1984 این خودرو به خودش جرات داد تا پایین آگهیهایش بنویسد: «بهترین خودروی آمریکایی؛ براساس مشکلات گزارش شده شش ماه گذشته مالکان خودروهای مدل 81 تا 84 ».
در سال 1985 زمانی که مایکل جکسون تکنیک رقص مونواک را به یاد آمریکاییها آورد و این رقص را با نام خودش ماندگار کرد، در تبلیغ دیگری از موستانگ جیتی هم از این تکنیک رقص استفاده شد. به این شکل که رقصنده پاهایش را به شیوهای خاص و دشوار به عقب هل میداد و بیننده احساس میکرد که او در حال قدم زدن به پشت است.
سال 1986 تبلیغات این کمپانی لاکچریتر و تا حدودی بیربطتر شدند. دیگر کمپانی برای نشان دادن هنرهای خودرو قانع به نشان دادن هندلینگ آن در پیچوخمهای کوهها نبود و به جای آن از ترکیب تصاویر ساحل و تفریحات ساحلی استفاده میکرد تا مخاطب را به خرید فورد موستانگ قانع کند.
اگر در دهه 60 و 70 یا اثری از زنان در آگهیهای موستانگ نبود این قالب در دهه 1980به بعد تا حدودی شکسته شد. حتی در دهه نود میلادی زنان در این آگهیها نه تنها راننده معمولی، بلکه رانندههای فرمول یک بودند. در این دهه میزان فروش فورد به یک میلیون و 800 هزار دستگاه سقوط کرد.
حتی در سال دو هزار هم موستانگ از کابوس خودروهای آلمانی رها نشده بود. یکی از خاطرهانگیزترین تبلیغات موستانگ یک کشتی باربری را نشان میدهد که از آمریکا یک عدد موستانگ را به آلمان وارد کرده. یکی از مسئولان کشتی به صاحب خودرو میگوید: «یعنی یک خودرو که دوست داشته باشی نمیتوانستی در آلمان پیدا کنی؟» و مرد جواب میدهد: «نه. من نمیتوانستم حداکثر سرعتی که آمریکا درست کرده را پیدا کنم.» دهه نود، دهه شکست فورد بود. میزان فروش این خودرو در این دهه به یک میلیون و 230 هزار دستگاه رسید اما یک دهه بعد در سالهای دو هزار تا 2010 این نرخ 200 هزار دستگاه بیشتر شد. نرخ فروش این خودرو اگرچه سال به سال کاهش یافته اما موستانگ 2018 در سال گذشته توانست از بین خودروهای عضلانی آمریکایی مانند شورلت یا چلنجر، به آمار فروش بیشتری برسد.
موستانگ خودروی نایابی است. اگر دلتان میخواهد یک موستانگ داشتهباشید نیازی نیست که انرژی خودتان را صرف گشتن در شهرهای مختلف بگذارید بلکه هر روز سایت دیوار را باز و اسم موستانگ را در همه شهرها جستوجو کنید و زود ناامید نشوید.
منبع : ویرلن